آیین نامه
license
98
1667
100
معنی کلمه آیین نامه
معنی واژه آیین نامه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | bylaw, regulation, code | ||
عربی | نظام، نظام داخلي، قانون داخلي، حسب القانون، اللوائح | ||
مرتبط | ایین نامه، قانون فرعی و ضمنی، قانون ویژه، نظام نامه، تنظیم، مقرره، قانون، قاعده، تعدیل | ||
واژه | آیین نامه | ||
معادل ابجد | 167 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
مختصات | (مِ) (اِمر.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آیین نامه | ||
پخش صوت |
دستورهايي که براي اجراي قانون يا انجام دادن کارهاي
اداري نوشته شود
bylaw, regulation, code
نظام، نظام داخلي، قانون داخلي، حسب القانون، اللوائح
ایین نامه، قانون فرعی و ضمنی، قانون ویژه، نظام نامه، تنظیم، مقرره، قانون، قاعده، تعدیل