آیین دادرسی
licenseمعنی کلمه آیین دادرسی
معنی واژه آیین دادرسی
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | procedure, the ritual of the proceedings | ||
| عربی | إجراء، إجراءات، عملية، طريقة، أسلوب، دعوى، نهج تقليدي | ||
| مرتبط | روش، روند، رویه، طرز عمل، ایین دادرسی | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آیین دادرسی" در زبان فارسی به معنای قواعد و مقرراتی است که ناظر بر نحوه‌ی رسیدگی به دعاوی حقوقی و کیفری در دادگاهها می‌باشد. برای استفاده درست از این ترکیب و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را در نظر بگیرید:
رعایت این نکات به نگارش صحیح و رسمی کمک می‌کند و باعث روشن‌تر شدن مفهوم عبارت "آیین دادرسی" می‌شود. | ||
| واژه | آیین دادرسی | ||
| معادل ابجد | 350 | ||
| تعداد حروف | 10 | ||
| نوع | اسم | ||
| مختصات | (نِ رَ) (اِمر.) | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی آیین دادرسی | ||
| پخش صوت | |||
مقرراتي که در رسيدگي بدعاوي کلمه "آیین دادرسی" در زبان فارسی به معنای قواعد و مقرراتی است که ناظر بر نحوه‌ی رسیدگی به دعاوی حقوقی و کیفری در دادگاهها می‌باشد. برای استفاده درست از این ترکیب و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را در نظر بگیرید: فاصله و فاصله‌گذاری: در نوشتن "آیین دادرسی"، میان دو بخش "آیین" و "دادرسی" یک فاصله باید قرار داده شود. حروف بزرگ و کوچک: در حالت عادی، هر دو کلمه با حروف کوچک نوشته می‌شوند، مگر اینکه در ابتدای جمله قرار بگیرند یا عنوان خاصی باشند. جنس و نوع زبان: واژه "آیین" به معنای روال، روش یا قاعده است و واژه "دادرسی" به معنای فرایند قضایی و حقوقی، تشکیل می‌شود. بنابراین در نوشتن متن، معانی این دو کلمه باید در نظر گرفته شود. استفاده از متون حقوقی: در متون حقوقی، این عبارت معمولاً به شکل کامل و جامع ذکر می‌شود و تاریخ و شماره‌ای که به آن مربوط است، اگر وجود داشته باشد، باید ذکر شود. رعایت این نکات به نگارش صحیح و رسمی کمک می‌کند و باعث روشن‌تر شدن مفهوم عبارت "آیین دادرسی" می‌شود.
کيفري و حقوقي از طرف دادگاهها و
ما ء موران دادرسي و اصحاب دعوي بايد
رعايت شود . يا آيين دادرسي کيفري .
مقرراتي که در تشريفات رسيدگي بامور کيفري
از طرف افراد و مقامات قضائي و افرادي که
بنحوي از انحا در دعاوي مدني دخالت
دارند در تمام مراحل رسيدگي بايد رعايت
شود .
procedure, the ritual of the proceedings
إجراء، إجراءات، عملية، طريقة، أسلوب، دعوى، نهج تقليدي
روش، روند، رویه، طرز عمل، ایین دادرسی
