ترشی
licenseمعنی کلمه ترشی
معنی واژه ترشی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | pickle, acidity, acerbity, acidification, souse, verjuice, asperity | ||
عربی | ورطة | ||
ترکی | turşu | ||
فرانسوی | cornichon | ||
آلمانی | essiggurke | ||
اسپانیایی | pepinillo | ||
ایتالیایی | salamoia | ||
مرتبط | خیار ترشی، وضعیت دشوار، سر که، اسیدیته، حموضت، تندی، دبشی، درشتی، اسید سازی، اسید شدگی، تحمیض، اب نمک، اهار فروبری، شستشو، ابغوره، ابلیمو، اب سیب ترش، تیزی، اب ترش میوه نرسیده، تلخی و خشونت، خشونت، نامطبوعی، خرق، ترش | ||
واژه | ترشی | ||
معادل ابجد | 910 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | torši | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | ، قدیمی: toroši (صفت نسبی، منسوب به ترش، اسم) | ||
مختصات | (تُ) (اِ.) | ||
آواشناسی | torSi | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ترشی | ||
پخش صوت |
-1 کيفيت چيز ترش حموضت . -2 (اسم)
کليه ء مواد غذايي که مزه ء ترش دارند و
مقداري از اسيد هاي مختلف در ترکيبشان
وجود دارد .
ترشيها را بعنوان چاشني غذا بکار ميبرند.
-3 اسيد. جمع : ترشيها. ترشيجات .
pickle, acidity, acerbity, acidification, souse, verjuice, asperity
ورطة
turşu
cornichon
essiggurke
pepinillo
salamoia
خیار ترشی، وضعیت دشوار، سر که، اسیدیته، حموضت، تندی، دبشی، درشتی، اسید سازی، اسید شدگی، تحمیض، اب نمک، اهار فروبری، شستشو، ابغوره، ابلیمو، اب سیب ترش، تیزی، اب ترش میوه نرسیده، تلخی و خشونت، خشونت، نامطبوعی، خرق، ترش