حضرت
licenseمعنی کلمه حضرت
معنی واژه حضرت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- جناب 2- آستانه، پيشگاه، درگاه، محضر 3- حضور، قرب، نزديكي 4- پايتخت | ||
انگلیسی | Holiness, Excellency, majesty, honor, sainthood, honour | ||
عربی | قداسة | ||
ترکی | majesteleri | ||
فرانسوی | majesté | ||
آلمانی | majestät | ||
اسپانیایی | majestad | ||
ایتالیایی | maestà | ||
مرتبط | عالیجناب، جناب اقای، اعلیحضرت، برتری، علو، بزرگی عظمت و شان و اقتدار، افتخار، احترام، شرف، شرافت، عزت، تقدس، قدوسیت | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "حضرت" در زبان فارسی به عنوان صفت شرف و تعظیم به کار میرود و معمولاً در کنار نام شخصیتهای مذهبی یا بزرگ استفاده میشود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
در کل، رعایت این نکات کمک میکند تا کلمه "حضرت" به درستی در متون فارسی به کار رود و از نظر نگارشی مناسب باشد. | ||
واژه | حضرت | ||
معادل ابجد | 1408 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | hazrat | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: حضرة] | ||
مختصات | (حَ رَ) [ ع . حضرة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | hazrat | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی حضرت | ||
پخش صوت |
حضور، غياب، بحضور، در حضور، غيبت کلمه "حضرت" در زبان فارسی به عنوان صفت شرف و تعظیم به کار میرود و معمولاً در کنار نام شخصیتهای مذهبی یا بزرگ استفاده میشود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود: استفاده صحیح: کلمه "حضرت" باید قبل از نام شخصیتهایی مانند پیامبران، امامان، یا شخصیتهای مهم تاریخی و مذهبی به کار رود. به عنوان مثال: "حضرت علی"، "حضرت محمد"، "حضرت مریم". حروف بزرگ: در نگارش رسمی، معمولاً حروف اول کلمه "حضرت" و نام شخصیت بعد از آن با حروف بزرگ نوشته میشود. به عنوان مثال: "حضرت عباس". فاصله: بین کلمه "حضرت" و نام فرد مورد اشاره باید یک فاصله وجود داشته باشد. علامت پاورقی: در متون علمی یا تحقیقی، اگر به تفصیل درباره شخصیتهای مذهبی صحبت میشود، ممکن است از پاورقی برای ارائه توضیحات بیشتر درباره آن شخصیت استفاده شود. در کل، رعایت این نکات کمک میکند تا کلمه "حضرت" به درستی در متون فارسی به کار رود و از نظر نگارشی مناسب باشد.
1- جناب
2- آستانه، پيشگاه، درگاه، محضر
3- حضور، قرب، نزديكي
4- پايتخت
Holiness, Excellency, majesty, honor, sainthood, honour
قداسة
majesteleri
majesté
majestät
majestad
maestà
عالیجناب، جناب اقای، اعلیحضرت، برتری، علو، بزرگی عظمت و شان و اقتدار، افتخار، احترام، شرف، شرافت، عزت، تقدس، قدوسیت