جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
end|terminate , finish , close , conclude , complete
عربی
نهاية|حد , غاية , طرف , توقف , هدف , غرض , هلاك , نتيجة , كيس , بقية , وضع حد , انتهى , أنهى , فرغ , قتل , قصد , قطع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "خاتمه دادن" ترکیبی است که در زبان فارسی برای بیان پایان دادن به یک موضوع یا مسأله به کار میرود. در نگارش و استفاده از این کلمه، به برخی نکات دقت کنید:
قواعد فعل: "خاتمه دادن" بهعنوان یک فعل مرکب محسوب میشود. فعل "دادن" در اینجا بهعنوان فعل اصلی عمل میکند و "خاتمه" مفعول آن است.
پیشوند و پسوند: بهطور کلی، در استفاده از واژههای مرکب، دقت کنید که در صورت نیاز، میتوان از پیشوندها یا پسوندهای مناسب برای افزودن معنای بیشتر به کلمه استفاده کرد. بهعنوان مثال: "خاتمه دادن به کار" یا "خاتمهای برای بحث".
ساخت جملات: در جملات میتوانید از این عبارت بهصورتهای مختلف استفاده کنید. مثلاً:
ما در جلسه تصمیم گرفتیم که به این موضوع خاتمه بدهیم.
او به راحتی توانست به بحث خاتمه دهد.
فاصلهگذاری: هنگام نوشتن، فاصلهگذاریهای لازم بین کلمات را رعایت کنید تا جملات قابلفهم و منسجم باشند.
استفاده از مترادفها: در برخی موارد میتوانید از مترادفها یا عبارات مشابه نیز استفاده کنید، مانند "پایان دادن" یا "به اتمام رساندن".
با توجه به این نکات، میتوانید از "خاتمه دادن" بهعنوان یک عبارت صحیح و مؤثر در نگارش فارسی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او تصمیم گرفت که به پروژهاش خاتمه دهد زیرا دیگر وقت کافی برای ادامه دادن نداشت.
در جلسه امروز، مدیر عامل اعلام کرد که باید به بحثهای غیر سازنده خاتمه دهید تا فعالیتهایمان بهبود یابد.
پس از چندین ماه تلاش و زحمت، سرانجام به تحقیق خود خاتمه داد و نتایج آن را منتشر کرد.
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مرتبط: پایان یافتن، خاتمه یافتن، تمام شدن، بپایان رسیدن، بپایان رساندن، پایان دادن، منجر شدن، منقضی کردن، تمام کردن، منتهی شدن به، سپری شدن، بستن، مسدود کردن، محصور کردن، منعقد کردن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، ختم کردن، کامل کردن، تکمیل کردن، انجام دادن، سپری کردن، بانجام رساندن