احضار
licenseمعنی کلمه احضار
معنی واژه احضار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | جلب، دعوت، طلبيدن، فراخواني | ||
انگلیسی | summons, citation, call, evocation, vocation, invitation, summon | ||
عربی | دعوة، استدعاءات، أمر إستدعاء، إستدعاء للمثول أمام القضاء، استدعاء | ||
ترکی | celp | ||
فرانسوی | assignation | ||
آلمانی | ladung | ||
اسپانیایی | citación | ||
ایتالیایی | convocazione | ||
مرتبط | فراخوانی، نقل قول، ذکر، احضار به بازپرسی، تقدیراز خدمات، تقدیر رسمی، صدا، ندا، بانگ، فریاد، یادگار، احاله بدادگاه بالاتر، احالهء پرونده، حرفه، شغل، کار، پیشه، حرفهای، وعده خواهی، وعدهگیری | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «احضار» در زبان فارسی به معنای فراخواندن یا طلبیدن کسی به جایی خاص است. چند نکته نگارشی و قواعد مربوط به آن عبارتند از:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «احضار» بهصورت صحیح و مؤثر در نگارشهای خود استفاده کنید. | ||
واژه | احضار | ||
معادل ابجد | 1010 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'ehzār | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | ( اِ) [ ع . ] (مص م .) | ||
آواشناسی | 'ehzAr | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی احضار | ||
پخش صوت |
فراخواندن کلمه «احضار» در زبان فارسی به معنای فراخواندن یا طلبیدن کسی به جایی خاص است. چند نکته نگارشی و قواعد مربوط به آن عبارتند از: نحوه نوشتار: کلمه «احضار» به صورت صحیح با حرف عین و زبر به کار میرود و نیازی به تغییر در آن نیست. جملهسازی: این کلمه معمولاً در جملاتی به کار میرود که نیاز به فراخواندن شخصی یا ارگانی مشخص دارند. مثلاً: «قاضی برای تکمیل تحقیقات خود، متهم را احضار کرد.» مصرف در متون رسمی: این واژه بیشتر در متون و مکاتبات رسمی، قانونی و اداری به کار میرود. مثلاً: «احضار شهود به دادگاه الزامی است.» نحوه صرف: این واژه در زمانهای مختلف به شکلهای مختلفی صرف میشود. به عنوان مثال: احضار کردن، احضار شدند و... با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «احضار» بهصورت صحیح و مؤثر در نگارشهای خود استفاده کنید.
جلب، دعوت، طلبيدن، فراخواني
summons, citation, call, evocation, vocation, invitation, summon
دعوة، استدعاءات، أمر إستدعاء، إستدعاء للمثول أمام القضاء، استدعاء
celp
assignation
ladung
citación
convocazione
فراخوانی، نقل قول، ذکر، احضار به بازپرسی، تقدیراز خدمات، تقدیر رسمی، صدا، ندا، بانگ، فریاد، یادگار، احاله بدادگاه بالاتر، احالهء پرونده، حرفه، شغل، کار، پیشه، حرفهای، وعده خواهی، وعدهگیری