خوردگی
licenseمعنی کلمه خوردگی
معنی واژه خوردگی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- سايش، ساييدگي، فرسايش، فرسودگي 2- بريدگي 3- زنگ زدگي | ||
انگلیسی | corrosion | ||
عربی | تآكل، صدأ، تأكسد، تحات، أكسدة | ||
ترکی | aşınma | ||
فرانسوی | corrosion | ||
آلمانی | korrosion | ||
اسپانیایی | corrosión | ||
ایتالیایی | corrosione | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خوردگی" در زبان فارسی به معنای فرآیند آسیب دیدن یا تخریب مواد (عموماً فلزات) به واسطه واکنشهای شیمیایی یا الکتروشیمیایی است. برای نوشتن و استفاده صحیح از این کلمه، نکات زیر میتواند کمک کننده باشد:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "خوردگی" بهصورت صحیح و مؤثر استفاده کنید. | ||
واژه | خوردگی | ||
معادل ابجد | 840 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نقش دستوری | اسم | ||
آواشناسی | xordegi | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خوردگی | ||
پخش صوت |
کوچکي، صغيري کلمه "خوردگی" در زبان فارسی به معنای فرآیند آسیب دیدن یا تخریب مواد (عموماً فلزات) به واسطه واکنشهای شیمیایی یا الکتروشیمیایی است. برای نوشتن و استفاده صحیح از این کلمه، نکات زیر میتواند کمک کننده باشد: نوشته صحیح: کلمه "خوردگی" بهدرستی به این صورت نوشته میشود و نیازی به تغییر یا اصلاح ندارد. جایگاه کلمه در جمله: استفاده از صفات: میتوان صفتهایی مانند "میزان"، "شدت"، یا "نوع" را به کلمه "خوردگی" اضافه کرد. مفاهیم مرتبط: هنگام استفاده از کلمه "خوردگی"، ممکن است به مفاهیم مرتبطی چون "اکسیژن"، "رطوبت"، "محیطهای خورنده" و غیره اشاره شود. این مفاهیم نیز باید بهروشنی در متن توضیح داده شوند. رعایت قواعد نگارشی: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "خوردگی" بهصورت صحیح و مؤثر استفاده کنید.
1- سايش، ساييدگي، فرسايش، فرسودگي
2- بريدگي
3- زنگ زدگي
corrosion
تآكل، صدأ، تأكسد، تحات، أكسدة
aşınma
corrosion
korrosion
corrosión
corrosione