سرما خوردگی
licenseمعنی کلمه سرما خوردگی
معنی واژه سرما خوردگی
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
1141
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
cold | rheum , a cold
عربی
بارد | فاتر , قاسي القلب , برد , زكام , فاقد الوعي , ضعيف , محروم من المنافع , البرد