راحت
licenseمعنی کلمه راحت
معنی واژه راحت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آرام، آسوده، ساكت، فارغ، فارغ البال، فارغ بال 2- آسايش، آسودگي، استراحت، سلامت، عيش، فراغ | ||
متضاد | ناراحت، مشقت | ||
انگلیسی | comfortable, convenient, well, comfy, straight, cozy, cuddly, placid, homelike, snug, beforehand, cosy, light-handed, comfort, tranquility, tranquillity | ||
عربی | مريح، مرتاح، مستريح، وثير | ||
ترکی | rahat | ||
فرانسوی | confortable | ||
آلمانی | komfortabel | ||
اسپانیایی | cómodo | ||
ایتالیایی | comodo | ||
مرتبط | مناسب، راه دست، خوب، خوش، بسیار خوب، سالم، تندرست، مستقیم، راست، درست، صریح، مرتب، دنج، گرم و نرم، ارام، متین، خانگی، امن و امان، اماده و مجهز، راحت واسوده، اماده، مقتدر، سبک دست، ماهر، تردست، اسان، مایه تسلی، اسایش، اسودگی، ارامش، سکون، اسایش خاطر، راح | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "راحت" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای متفاوتی است. در زیر به برخی از نکات نگارشی و گرامری مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
در کل، "راحت" یک کلمه پرکاربرد در زبان فارسی است که میتواند در زمینههای مختلف به کار گرفته شود و معنای مختلفی را conveyed کند. با رعایت نکات فوق، میتوانید استفادهی درست و بهجایی از این کلمه داشته باشید. | ||
واژه | راحت | ||
معادل ابجد | 609 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | rāhat | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی: راحة] | ||
مختصات | (حَ) [ ع . راحة ] (اِمص .) | ||
آواشناسی | rAhat | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی راحت | ||
پخش صوت |
شادماني، آسايش و سرور، آرام کلمه "راحت" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای متفاوتی است. در زیر به برخی از نکات نگارشی و گرامری مربوط به این کلمه اشاره میکنم: معنی و استفاده: کلمه "راحت" به معنی آسودگی، بدون سختی و دردسر، یا به طور کلی، آسان بودن است. این کلمه میتواند به صورت صفت به کار رود. به عنوان مثال: "این کتاب راحته." یا "او در این کار راحت است." استفاده در جملات: "راحت" میتواند بهعنوان قید نیز به کار رود. مثلاً: "او راحت خوابید." در اینجا به معنای خوابیدن بدون مشکل است. هجی و نوشتار: کلمه "راحت" به همین شکل نوشته میشود و نیازی به تغییر در نوشتار ندارد. در برخی از متون رسمی یا ادبی، ممکن است به جای "راحت" از واژههایی مانند "آسوده" یا "بدون زحمت" استفاده شود. قواعد صرف و نحو: "راحت" معمولاً به عنوان صفت در کنار اسمها به کار میرود، مانند: "صندلی راحت" یا "زندگی راحت". استفاده غیررسمی: در زبان محاوره، ممکن است به صورت "راحت باش" یا "راحت میتونی بگی" نیز به کار رود که نشاندهندهی تأکید بر آسانی یا بیزحمت بودن است. در کل، "راحت" یک کلمه پرکاربرد در زبان فارسی است که میتواند در زمینههای مختلف به کار گرفته شود و معنای مختلفی را conveyed کند. با رعایت نکات فوق، میتوانید استفادهی درست و بهجایی از این کلمه داشته باشید.
1- آرام، آسوده، ساكت، فارغ، فارغ البال، فارغ بال
2- آسايش، آسودگي، استراحت، سلامت، عيش، فراغ
ناراحت، مشقت
comfortable, convenient, well, comfy, straight, cozy, cuddly, placid, homelike, snug, beforehand, cosy, light-handed, comfort, tranquility, tranquillity
مريح، مرتاح، مستريح، وثير
rahat
confortable
komfortabel
cómodo
comodo
مناسب، راه دست، خوب، خوش، بسیار خوب، سالم، تندرست، مستقیم، راست، درست، صریح، مرتب، دنج، گرم و نرم، ارام، متین، خانگی، امن و امان، اماده و مجهز، راحت واسوده، اماده، مقتدر، سبک دست، ماهر، تردست، اسان، مایه تسلی، اسایش، اسودگی، ارامش، سکون، اسایش خاطر، راح