رقص کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه رقص کردن
معنی واژه رقص کردن
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | dancing | ||
| عربی | رقص، راقص، الرقص | ||
| واژه | رقص کردن | ||
| معادل ابجد | 664 | ||
| تعداد حروف | 7 | ||
| نوع | مصدر | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی رقص کردن | ||
| پخش صوت | |||
(رقصيد رقصد خواهد رقصيد
برقص رقصنده رقصان رقصيده)
حرکاتي موزون همراه آهنگ موسيقي اجرا
کردن پاي کوفتن . يا رقصيدن با کسي
همراه او رقص کردن . يا توي تاريکي
رقصيدن بدون اطلاع کاري راانجام
دادن کاري را بي موقع کردن .
dancing
رقص، راقص، الرقص
