اردو زدن
license
98
1667
100
معنی کلمه اردو زدن
معنی واژه اردو زدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | camping, camp, encage, encamp, outspan, pitch | ||
عربی | تخييم، عسكرة، ذو علاقة بالمخيمات | ||
مرتبط | خیل، چادر زدن، منزل کردن، خیمه زدن، خیمه برپا کردن، پرتاب کردن، استوار کردن، نصب کردن، توپ را زدن، بر پا کردن | ||
واژه | اردو زدن | ||
معادل ابجد | 272 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی اردو زدن | ||
پخش صوت |
بونکيدن
(مصدر) بر پا کردن اردو
بر قرار ساختن لشکر گاه .
camping, camp, encage, encamp, outspan, pitch
تخييم، عسكرة، ذو علاقة بالمخيمات
خیل، چادر زدن، منزل کردن، خیمه زدن، خیمه برپا کردن، پرتاب کردن، استوار کردن، نصب کردن، توپ را زدن، بر پا کردن