ساکن کردن
licenseمعنی کلمه ساکن کردن
معنی واژه ساکن کردن
denizen
|
ساکن کردن
مترادف:
1- سكنادادن، مسكن دادن
2- تخت قاپو كردن
3- مستقر كردن
4- آرام كردن، فرو نشاندن، تسكين دادن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
405
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
denizen | lodge , settle , resident
عربی
مقيم | قاطن , ساكن , حيوان مؤقلم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "ساکن کردن" به معنای مستقر کردن یا ایجاد سکونت در مکانی است. در قواعد فارسی و نگارشی، این کلمه از نظرهای مختلفی قابل بررسی است:
-
نحوهی نوشتن: این کلمه به صورت ترکیبی نوشته میشود و شامل یک فعل (ساکن) و پسوند فعلساز (کردن) است.
-
نوع کلمه: "ساکن" به عنوان یک اسم و "کردن" به عنوان یک فعل به کار میرود. ترکیب این دو به معنای انجام عمل ایجاد سکونت است.
-
استفاده در جمله: در جملات، این کلمه معمولاً به عنوان یک فعل عملگرا به کار میرود. مثلاً:
- "او تصمیم گرفت که خانوادهاش را در این منطقه ساکن کند."
- "برای توسعهی این منطقه، نیاز است که زیرساختها را به گونهای بهبود ببخشیم که ساکن کردن افراد در آن آسانتر شود."
- قواعد نگارشی:
- در جملات رسمی و نوشتاری، توجه به ساختار جمله و نحوهی استفاده از این کلمه مهم است.
- استفاده از علائم نگارشی مناسب در جملات به وضوح و دقت معنایی کمک میکند.
اگر به اطلاعات بیشتری در مورد کاربرد یا ساختار این کلمه نیاز دارید، لطفاً بفرمایید.