سایه انداختن
license
98
1667
100
معنی کلمه سایه انداختن
معنی واژه سایه انداختن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | cast a shadow, shadow, overshadow, overcast | ||
عربی | تلقي بظلالها | ||
مرتبط | سایه افکندن بر، سایه افکندن، پنهان کردن، رد پای کسی را گرفتن، تحت الشعاع قرار دادن، تاریک کردن، تیره کردن، سایه افکندن ابر، ابر دار کردن، پوشاندن | ||
واژه | سایه انداختن | ||
معادل ابجد | 1182 | ||
تعداد حروف | 11 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سایه انداختن | ||
پخش صوت |
- 1 سايه افکندن .
- 2 مسافرت کردن بسمتي .
cast a shadow, shadow, overshadow, overcast
تلقي بظلالها
سایه افکندن بر، سایه افکندن، پنهان کردن، رد پای کسی را گرفتن، تحت الشعاع قرار دادن، تاریک کردن، تیره کردن، سایه افکندن ابر، ابر دار کردن، پوشاندن