سرد شدن
licenseمعنی کلمه سرد شدن
معنی واژه سرد شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- خنك شدن، يخ شدن 2- يخ كردن 3- بي روح شدن، خشك شدن 4- بي ميل شدن 5- نااميد شدن، دل سردشدن 6- دل زده شدن، ملول گشتن 7- بي شورشدن، از هيجان افتادن 8- بي اعتنا گشتن 9- مردن | ||
انگلیسی | cooling | ||
عربی | تبريد، منعش | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سرد شدن" در زبان فارسی ترکیب فعلی است که به معنای کاهش دما یا تحمل احساس سرما اشاره دارد. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و زبانشناختی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
توجه به این نکات میتواند به شما در استفاده صحیح از کلمه "سرد شدن" در نگارش کمک کند. | ||
واژه | سرد شدن | ||
معادل ابجد | 618 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | مصدر | ||
مختصات | ( ~. شُ دَ) (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سرد شدن | ||
پخش صوت |
- 1 نقصان حرارت يافتن فاقد کلمه "سرد شدن" در زبان فارسی ترکیب فعلی است که به معنای کاهش دما یا تحمل احساس سرما اشاره دارد. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و زبانشناختی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: سنخیت زمان: "سرد شدن" میتواند در زمانهای مختلف (حال، گذشته، آینده) استفاده شود. به عنوان مثال: فعل مرکب: "سرد" به عنوان صفت و "شدن" به عنوان فعل، یک فعل مرکب را تشکیل میدهد. این ترکیب به طور کلی به معنای تغییر حالت است. استفاده در جملات: این ترکیب میتواند به شکلهای مختلفی در جملات به کار رود. مثلاً: قواعد نوشتاری: در متون رسمی و علوم ادبی، باید به ترکیب "سرد شدن" توجه کرد و از بهکاربردن کلمات و عبارات غیررسمی خودداری کرد. به عنوان مثال، به جای گفتن "آب سرد شد"، میتوان گفت "آب به تدریج سرد گشت". توجه به این نکات میتواند به شما در استفاده صحیح از کلمه "سرد شدن" در نگارش کمک کند.
گرما شدن . مقابل گرم شدن . - 2 از کاري
دلزده شدن ملول گشتن . - 3 مردن .
1- خنك شدن، يخ شدن
2- يخ كردن
3- بي روح شدن، خشك شدن
4- بي ميل شدن
5- نااميد شدن، دل سردشدن
6- دل زده شدن، ملول گشتن
7- بي شورشدن، از هيجان افتادن
8- بي اعتنا گشتن
9- مردن
cooling
تبريد، منعش