سقوط
licenseمعنی کلمه سقوط
معنی واژه سقوط
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اسم، افت، افتادگي، زوال، لغزش، نزول، هبوط، فروپاشي، تلاشي، اضمحلال ، افتادن، پرت شدن، فرود آمدن، فرو افتادن | ||
متضاد | صعود صعود كردن | ||
انگلیسی | fall, decline, collapse, falling, crash, drop, downfall, tailspin, plumper, prolapse, chute, crackup | ||
عربی | خريف، انهيار، خفق، ذبول، قطع الأشجار، نعاس، إنخفاض في السعر، حجاب إمرأة، إفلاس، حبل، عدد الأشجار المقطوعة، سقط، وقع، تساقط، هبط، خر، انهار، تلاشى، سكن، سلسلة، تدلى، أخمد، ضم، ولد، انهزم، شرع بهمة و نشاط، تقع عليك المسئولية، أصبح، تدنى، يسقط | ||
ترکی | düşmek | ||
فرانسوی | automne | ||
آلمانی | fallen | ||
اسپانیایی | caer | ||
ایتالیایی | autunno | ||
مرتبط | پاییز، خزان، کاهش، انحطاط، فساد، فروریختگی، فروکش، اوار، تصادم، سقوط کردن هواپیما، صدای بلند یا ناگهانی، سر و صدا، قطره، چکه، ژیگ، ریزش، بارش، گیجی و بیهوشی، دروغ محض، فربه کننده، دروغ صرف، شکست، پایین افتادگی، ناودان یا مجرای سرازیر، شیب تند رودخانه، مخفف کلمه پاراشوت، درهم شکستگی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «سقوط» در زبان فارسی به معنای افتادن یا پایین آمدن به کار میرود و در متون فارسی نیز کاربردهای مختلفی دارد. در زیر به نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات میتوانید کلمه «سقوط» را به درستی در جملات و متون خود به کار برید. | ||
واژه | سقوط | ||
معادل ابجد | 175 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | soqut | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (سُ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | soqut | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سقوط | ||
پخش صوت |
افتادن، بر زمين فرود آمدن کلمه «سقوط» در زبان فارسی به معنای افتادن یا پایین آمدن به کار میرود و در متون فارسی نیز کاربردهای مختلفی دارد. در زیر به نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنم: جنس و نوع کلمه: «سقوط» یک اسم است و به صورت مفعول پذیر است. به عنوان مثال: "سقوط او به دلیل طوفان بود." قافیه و وزن: این کلمه میتواند در شعر و ادبیات فارسی مورد استفاده قرار گیرد. در نظر داشته باشید که باید با دیگر کلمات در قافیه و وزن تناسب داشته باشد. ترکیبات: «سقوط» میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود، مانند «سقوط آزاد» یا «سقوط فرصت» که هر کدام معنای خاصی دارند. نحوه نوشتن: این کلمه باید به صورت صحیح و بدون تغییر شکل نوشته شود. معمولاً در متون رسمی و علمی به همان صورت «سقوط» باقی میماند. با رعایت این نکات میتوانید کلمه «سقوط» را به درستی در جملات و متون خود به کار برید.
اسم، افت، افتادگي، زوال، لغزش، نزول، هبوط، فروپاشي، تلاشي، اضمحلال ، افتادن، پرت شدن، فرود آمدن، فرو افتادن
صعود صعود كردن
fall, decline, collapse, falling, crash, drop, downfall, tailspin, plumper, prolapse, chute, crackup
خريف، انهيار، خفق، ذبول، قطع الأشجار، نعاس، إنخفاض في السعر، حجاب إمرأة، إفلاس، حبل، عدد الأشجار المقطوعة، سقط، وقع، تساقط، هبط، خر، انهار، تلاشى، سكن، سلسلة، تدلى، أخمد، ضم، ولد، انهزم، شرع بهمة و نشاط، تقع عليك المسئولية، أصبح، تدنى، يسقط
düşmek
automne
fallen
caer
autunno
پاییز، خزان، کاهش، انحطاط، فساد، فروریختگی، فروکش، اوار، تصادم، سقوط کردن هواپیما، صدای بلند یا ناگهانی، سر و صدا، قطره، چکه، ژیگ، ریزش، بارش، گیجی و بیهوشی، دروغ محض، فربه کننده، دروغ صرف، شکست، پایین افتادگی، ناودان یا مجرای سرازیر، شیب تند رودخانه، مخفف کلمه پاراشوت، درهم شکستگی