استاد شدن
license
98
1667
100
معنی کلمه استاد شدن
معنی واژه استاد شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | master | ||
عربی | رئيسي، ماجستير، سيد، السيد، ربان، خبير، فنان، مدرس، رب العمل، ولي الأمر، رئيس مؤسسة، حاكم، خط رئيسي، منتصر، المتغلب، تخصص، تغلب، سيطر، كبح، روض، برع في، رئيسي - سيد | ||
مرتبط | ماهر شدن، خوب یاد گرفتن، تسلط یافتن بر، رام کردن | ||
واژه | استاد شدن | ||
معادل ابجد | 820 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی استاد شدن | ||
پخش صوت |
ماهر شدن بدرجه ء استادي و
مهارت رسيدن حاذق گرديدن .
master
رئيسي، ماجستير، سيد، السيد، ربان، خبير، فنان، مدرس، رب العمل، ولي الأمر، رئيس مؤسسة، حاكم، خط رئيسي، منتصر، المتغلب، تخصص، تغلب، سيطر، كبح، روض، برع في، رئيسي - سيد
ماهر شدن، خوب یاد گرفتن، تسلط یافتن بر، رام کردن