عارض افروختن
licenseمعنی کلمه عارض افروختن
معنی واژه عارض افروختن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | متابعة، تابع، استغل، شرف، لاحق | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عارض افروختن" به معنای ایجاد یا برافروختن عارض یا مانع است. این ترکیب میتواند در متون ادبی و شاعری دیده شود. در ادامه به برخی از نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه میپردازیم:
بهعنوان مثال:
استفاده دقیق و درست از ترکیبات و واژگان در زبان فارسی باعث زیبایی و ارتباط مؤثرتر میشود. | ||
واژه | عارض افروختن | ||
معادل ابجد | 2408 | ||
تعداد حروف | 11 | ||
مختصات | ( ~ . اَ تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی عارض افروختن | ||
پخش صوت |
- 1 تاوريدن زبانزد فرزاني کلمه "عارض افروختن" به معنای ایجاد یا برافروختن عارض یا مانع است. این ترکیب میتواند در متون ادبی و شاعری دیده شود. در ادامه به برخی از نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه میپردازیم: ترکیبهای فعل و اسم: در زبان فارسی، ترکیبهای فعلی معمولاً به صورت فعل + اسم یا اسم + فعل نوشته میشوند. در این مورد، "عارض" به عنوان اسم و "افروختن" به عنوان فعل عمل میکند. نقطهگذاری: هنگام استفاده از این ترکیب در جملات، باید به نقطهگذاری مناسب توجه کرد. اگر این ترکیب در وسط جمله قرار گیرد، باید در نظر داشته باشید که جملات بیشتری را به هم متصل کنید. توجه به معنا: در کاربردهای مختلف، ممکن است این کلمه معناهای متفاوتی داشته باشد. بنابراین لازم است که در استفاده از آن، سیاق و بافت متن را در نظر بگیرید. استفاده در شعر و ادبیات: این ترکیب میتواند بهطور خاص در متون ادبی و شعری استفاده شود، که در این حالت تأکید بر زیبایی و بلاغت کلام اهمیت دارد. بهعنوان مثال: استفاده دقیق و درست از ترکیبات و واژگان در زبان فارسی باعث زیبایی و ارتباط مؤثرتر میشود.
- 2 روي دادن - 3 داد خواستن
(مصدر) غضبناک شدن خشمگين گشتن .
متابعة، تابع، استغل، شرف، لاحق