عقب افتاده
licenseمعنی کلمه عقب افتاده
معنی واژه عقب افتاده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- توسعه نيافته 2- معوق 3- منگول، ناقص الخلقه | ||
متضاد | پيشرفته | ||
انگلیسی | retarded, lagged, underdeveloped, straggled, straggling, benighted, distanced, late-blooming, dumb, retarded | ||
مرتبط | عقب مانده، رشد کافی نیافته، کم پیشرفت، گرفتار تاریکی جهل، شب زده، تاریک | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عقب افتاده" از دو بخش تشکیل شده است: "عقب" و "افتاده". این ترکیب به معنای عقب ماندن یا تأخیر داشتن در زمان یا وضعیت خاصی است. برای استفاده صحیح از این عبارت، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
به یاد داشته باشید که ترکیبات و عبارات فارسی ممکن است بسته به زمینه و موقعیت، معانی و کاربردهای متفاوتی داشته باشند. | ||
واژه | عقب افتاده | ||
معادل ابجد | 663 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
مختصات | ( ~ . اُ دِ) [ ع - فا. ] (ص مف .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی عقب افتاده | ||
پخش صوت |
پشلنگ پس افتاده کلمه "عقب افتاده" از دو بخش تشکیل شده است: "عقب" و "افتاده". این ترکیب به معنای عقب ماندن یا تأخیر داشتن در زمان یا وضعیت خاصی است. برای استفاده صحیح از این عبارت، نکات زیر را در نظر داشته باشید: نحوهی نوشتن: کلمه "عقب افتاده" باید به صورت جدا نوشته شود. این یک ترکیب اسمی است و هر دو واژه رامستقل از هم میتوانیم در جمله استفاده کنیم. قواعد نحوی: این کلمه میتواند به عنوان صفت برای توصیف یک اسم به کار رود. به عنوان مثال: "او یک دانشآموز عقب افتاده است." در این جمله، "عقب افتاده" صفت "دانشآموز" است. استفاده در جملات: میتوانید از این عبارت در جملات مختلفی استفاده کنید. مثلاً: سازگاری شمار و جنس: این ترکیب از نظر جنس و عدد به صورت زیر تغییر میکند: به یاد داشته باشید که ترکیبات و عبارات فارسی ممکن است بسته به زمینه و موقعیت، معانی و کاربردهای متفاوتی داشته باشند.
(صفت) آنکه در کارها از ديگران عقب
مانده دنبال افتاده .
1- توسعه نيافته
2- معوق
3- منگول، ناقص الخلقه
پيشرفته
retarded, lagged, underdeveloped, straggled, straggling, benighted, distanced, late-blooming, dumb, retarded
عقب مانده، رشد کافی نیافته، کم پیشرفت، گرفتار تاریکی جهل، شب زده، تاریک