عقب راندن
licenseمعنی کلمه عقب راندن
معنی واژه عقب راندن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | return | ||
عربی | عودة، إرجاع، مقابل، رجعة، صد، انعطاف، إستئناف الدراسة، جواب، عاد، رد، رجع، أرجع، أعاد، استرد، قدم، أجاب، سدد دين، أعاد كتابا، قابل شيئا بمثله، رد الجميل، شكر، رد بحسم، وضع، عاد ليعلن الحكم، إياب، متكرر، ردئ | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عقب راندن" در زبان فارسی به معنای بهعقب بردن یا به عقب هل دادن است. برای استفاده صحیح و نگارشی از این کلمه به نکات زیر توجه کنید:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "عقب راندن" بهدرستی و بهطور مؤثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | عقب راندن | ||
معادل ابجد | 477 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی عقب راندن | ||
پخش صوت |
خنجيدن پس راندن کلمه "عقب راندن" در زبان فارسی به معنای بهعقب بردن یا به عقب هل دادن است. برای استفاده صحیح و نگارشی از این کلمه به نکات زیر توجه کنید: نحوه نوشتن: "عقب راندن" به صورت جدا نوشته میشود و بین واژهها فاصله وجود دارد. نوع فعل: "عقب راندن" یک فعل مرکب است و در جملات به عنوان فعل استفاده میشود. صرف فعل: مانند سایر افعال، "عقب راندن" مطابق با زمان و شخص صرف میشود. به عنوان مثال: سازگاری با سایر اجزا: میتوانید این فعل را با قیدهای مختلف (مانند "بهزور"، "بهخود" و ...) ترکیب کنید تا معانی متفاوتی ایجاد کنید. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "عقب راندن" بهدرستی و بهطور مؤثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
return
عودة، إرجاع، مقابل، رجعة، صد، انعطاف، إستئناف الدراسة، جواب، عاد، رد، رجع، أرجع، أعاد، استرد، قدم، أجاب، سدد دين، أعاد كتابا، قابل شيئا بمثله، رد الجميل، شكر، رد بحسم، وضع، عاد ليعلن الحكم، إياب، متكرر، ردئ