عقب مانده
licenseمعنی کلمه عقب مانده
معنی واژه عقب مانده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | lagging, lagged, laggard, benighted, straggling, behindhand, lack | ||
عربی | المتخلف، عازل، حافظ الحرارة، غطاء أسطواني، متخلف، تأخر | ||
مرتبط | کند، اهسته، عقب افتاده، گرفتار تاریکی جهل، شب زده، تاریک، بی خبر از رسوم، مادون، کهنه، دغل | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عقبمانده" در زبان فارسی به معنای کسی یا چیزی است که از نظر زمانی یا توسعهای عقبتر از دیگران قرار دارد. این کلمه، در نوشتار فارسی نیاز به رعایت قواعد خاصی دارد:
با رعایت این قواعد، میتوانید از کلمه "عقبمانده" بهدرستی در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | عقب مانده | ||
معادل ابجد | 272 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
مختصات | ( ~ . دِ) [ ع - فا. ] (ص مف .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی عقب مانده | ||
پخش صوت |
پس افتاده پتيران کلمه "عقبمانده" در زبان فارسی به معنای کسی یا چیزی است که از نظر زمانی یا توسعهای عقبتر از دیگران قرار دارد. این کلمه، در نوشتار فارسی نیاز به رعایت قواعد خاصی دارد: فاصلهگذاری: این کلمه به صورت ترکیبی نوشته میشود و باید با خط تیره (ـ) بین دو بخش آن (عقب و مانده) مشخص شود. در نتیجه، شکل صحیح آن "عقبمانده" است. نحوه استفاده: "عقبمانده" بهعنوان صفت به کار میرود و میتواند به افراد، جوامع، یا حتی تکنولوژی اشاره داشته باشد. در جملات به شکلهای مختلفی استفاده میشود، مانند: تطابق با دیگر اسامی: مانند سایر صفات، اگر در جملات استفاده شود، باید با اسمهایی که توصیف میکند تطابق داشته باشد. مثلاً: با رعایت این قواعد، میتوانید از کلمه "عقبمانده" بهدرستی در نوشتههای خود استفاده کنید.
(صفت) عقب افتاده کشور
(ملت اجتماع) عقب مانده .
lagging, lagged, laggard, benighted, straggling, behindhand, lack
المتخلف، عازل، حافظ الحرارة، غطاء أسطواني، متخلف، تأخر
کند، اهسته، عقب افتاده، گرفتار تاریکی جهل، شب زده، تاریک، بی خبر از رسوم، مادون، کهنه، دغل