علاج کردنی
licenseمعنی کلمه علاج کردنی
معنی واژه علاج کردنی
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
388
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
cure
عربی
شفاء | تمليح اللحم , منصب راعي الأبرشية , تقديد السمك , عالج , داوى , دخن , ملح , نشف , شفى , دواء