عیش
licenseمعنی کلمه عیش
معنی واژه عیش
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | بزم، خوشگذراني، خوشي، راحت، زندگاني، سرور، سور، شادي، شاديانه، طرب، عشرت، كيف، گذران، لهو، نشاط | ||
متضاد | عزا، ماتم | ||
انگلیسی | pleasure, mirth, jollity, luxury, living in pleasure, pleasance, oh | ||
عربی | متعة، سرور، لذة، الملذات، المتع الحسية، تكيف، شهوة، ابتهاج، قرة العين، الملذات الجسدية، لذاذة، سر، رضى، سعى وراء المللذات | ||
ترکی | lüks | ||
فرانسوی | luxe | ||
آلمانی | luxus | ||
اسپانیایی | lujo | ||
ایتالیایی | lusso | ||
مرتبط | لذت، خوشی، انبساط، شهوترانی، کیف، شادی، خوشحالی، عیاشی، زیور، خوش وقتی، نعمت، تجمل عیاشی، ادب، مطبوع بودن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «عیش» در زبان فارسی به معنای خوشی، لذت و زندگی خوش است. این کلمه معمولاً در متون ادبی و شعر مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم:
با توجه به این نکات، میتوان از کلمه «عیش» به طور مؤثر در جملات و متون فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | عیش | ||
معادل ابجد | 380 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | 'eyš | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (عَ یا ع ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | 'eyS | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی عیش | ||
پخش صوت |
زيست، زندگاني، خوشي، شادماني کلمه «عیش» در زبان فارسی به معنای خوشی، لذت و زندگی خوش است. این کلمه معمولاً در متون ادبی و شعر مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم: نوشتار: «عیش» به همین شکل نوشته میشود و نیازی به تغییر در نوشتار ندارد. جنس کلمه: این کلمه از نوع اسم است و به صورت مذکر به کار میرود. صرف و نحو: قافیهسازی: در شعر، «عیش» معمولاً با کلماتی که قافیه و وزن مشابهی دارند، همراه میشود. برای مثال میتوان با کلماتی چون «رِیش» یا «میشه» قافیهسازی کرد. معانی دیگر: در برخی موارد، این کلمه ممکن است به جنبههای دیگر زندگی، مانند عیش و نوش، اشاره کند و به همین دلیل در متون فلسفی و عرفانی نیز کاربرد دارد. با توجه به این نکات، میتوان از کلمه «عیش» به طور مؤثر در جملات و متون فارسی استفاده کرد.
بزم، خوشگذراني، خوشي، راحت، زندگاني، سرور، سور، شادي، شاديانه، طرب، عشرت، كيف، گذران، لهو، نشاط
عزا، ماتم
pleasure, mirth, jollity, luxury, living in pleasure, pleasance, oh
متعة، سرور، لذة، الملذات، المتع الحسية، تكيف، شهوة، ابتهاج، قرة العين، الملذات الجسدية، لذاذة، سر، رضى، سعى وراء المللذات
lüks
luxe
luxus
lujo
lusso
لذت، خوشی، انبساط، شهوترانی، کیف، شادی، خوشحالی، عیاشی، زیور، خوش وقتی، نعمت، تجمل عیاشی، ادب، مطبوع بودن