فرنگی
licenseمعنی کلمه فرنگی
معنی واژه فرنگی
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | European, Frankish, green | ||
| عربی | أوروبية، أوروبي | ||
| ترکی | frangi | ||
| فرانسوی | frangi | ||
| آلمانی | frangi | ||
| اسپانیایی | frangi | ||
| ایتالیایی | frangi | ||
| مرتبط | اروپایی، غربی | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "فرنگی" در زبان فارسی به معنی "غربی" یا "فرنگی‌مآب" است و در برخی موارد به عنوان صفت برای توصیف اشیاء، غذاها، یا افراد به کار می‌رود. در اینجا به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:
با رعایت این نکات میتوانید به درستی و به شکل مؤثری از کلمه "فرنگی" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
| واژه | فرنگی | ||
| معادل ابجد | 360 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| تلفظ | farangi | ||
| نقش دستوری | صفت | ||
| ترکیب | (صفت نسبی، منسوب به فرنگ) [مٲخوذ از فرانسوی. فارسی] | ||
| مختصات | ( ~ .) (ص نسب .) | ||
| آواشناسی | farangi | ||
| الگوی تکیه | WWS | ||
| شمارگان هجا | 3 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی فرنگی | ||
| پخش صوت | |||
اروپايي کلمه "فرنگی" در زبان فارسی به معنی "غربی" یا "فرنگی‌مآب" است و در برخی موارد به عنوان صفت برای توصیف اشیاء، غذاها، یا افراد به کار می‌رود. در اینجا به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم: نگارش صحیح: کلمه "فرنگی" باید به همین شکل نوشته شود و از نوشتن آن به صورت‌های دیگر مانند "فرنگی" یا "فرنگیی" خودداری کنید. استفاده به عنوان صفت: این کلمه می‌تواند به عنوان صفت برای توصیف نام‌ها یا اشیاء به کار رود، مثل "غذای فرنگی" یا "لباس فرنگی". جمع و مؤنث: برای اشاره به اشیاء یا افراد جمع میتوانید از "فرنگیان" برای افراد و "فرنگی‌ها" برای اشیاء استفاده کنید. قید و قیود: مانند تمام کلمات فارسی، "فرنگی" نیز می‌تواند به عنوان قید به کار رود، ولی این کاربرد نادرتر است. با رعایت این نکات میتوانید به درستی و به شکل مؤثری از کلمه "فرنگی" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
European, Frankish, green
أوروبية، أوروبي
frangi
frangi
frangi
frangi
frangi
اروپایی، غربی
