فرو خوردن
licenseمعنی کلمه فرو خوردن
معنی واژه فرو خوردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | swimming | ||
عربی | سباحة، دوار، سابح | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "فرو خوردن" در زبان فارسی به معنای بلعیدن یا نگه داشتن چیزی در دهان و پایین بردن آن است. این فعل در جملات به شیوههای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد و قواعد خاصی برای نگارش و استفاده از آن وجود دارد. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "فرو خوردن" به درستی در جملات فارسی خود استفاده کنید. | ||
واژه | فرو خوردن | ||
معادل ابجد | 1146 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | مصدر | ||
مختصات | (فُ. خُ دَ) (مص م .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی فرو خوردن | ||
پخش صوت |
- 1 بلعيدن بحلق فرو بردن کلمه "فرو خوردن" در زبان فارسی به معنای بلعیدن یا نگه داشتن چیزی در دهان و پایین بردن آن است. این فعل در جملات به شیوههای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد و قواعد خاصی برای نگارش و استفاده از آن وجود دارد. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میشود: معنی و کاربرد: "فرو خوردن" معمولاً در contextهای مرتبط با تغذیه و بلعیدن به کار میرود، اما میتواند به طور مجازی نیز به معنی قبول کردن یا پذیرش چیزی استفاده شود. صرف فعل: این فعل در زمانهای مختلف صرف میشود. به عنوان مثال: ساختار جملات: این فعل به طور معمول به عنوان فعل اصلی در جملات استفاده میشود و میتواند با مفعولهایی مانند "غذا"، "آب" و ... همراه شود. مثلاً: استفاده مجازی: کلمه "فرو خوردن" میتواند به معنای پذیرفتن یا به کار بردن ایدهای نیز به کار رود. مثلاً: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "فرو خوردن" به درستی در جملات فارسی خود استفاده کنید.
- 2 تحمل کردن . يا فرو خوردن خشم (غيظ)
خودداري کردن از اظهار آن کظم غيظ .
swimming
سباحة، دوار، سابح