فرو خوردن
licenseمعنی کلمه فرو خوردن
معنی واژه فرو خوردن
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "فرو خوردن" در زبان فارسی به معنای بلعیدن یا نگه داشتن چیزی در دهان و پایین بردن آن است. این فعل در جملات به شیوههای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد و قواعد خاصی برای نگارش و استفاده از آن وجود دارد. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میشود:
-
معنی و کاربرد: "فرو خوردن" معمولاً در contextهای مرتبط با تغذیه و بلعیدن به کار میرود، اما میتواند به طور مجازی نیز به معنی قبول کردن یا پذیرش چیزی استفاده شود.
-
صرف فعل: این فعل در زمانهای مختلف صرف میشود. به عنوان مثال:
- زمان حال: من فرو میخورم.
- زمان گذشته: من فرو خوردم.
- زمان آینده: من فرو خواهم خورد.
-
ساختار جملات: این فعل به طور معمول به عنوان فعل اصلی در جملات استفاده میشود و میتواند با مفعولهایی مانند "غذا"، "آب" و ... همراه شود. مثلاً:
- او غذایش را فرو خورد.
-
استفاده مجازی: کلمه "فرو خوردن" میتواند به معنای پذیرفتن یا به کار بردن ایدهای نیز به کار رود. مثلاً:
- او تصمیم تازه را به راحتی فرو خورد.
- نکات نگارشی: در نگارش، توجه به فاصلهگذاری و نحوهی استفاده از کلمه در جمله اهمیت دارد.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "فرو خوردن" به درستی در جملات فارسی خود استفاده کنید.
- او با دقت و آرامش غذا را فرو خورد تا از طعم لذیذ آن لذت ببرد.
- در زمان خستگی، همواره احساس میکرد که مشکلاتش را باید فرو خورد و قوی بماند.
- وقتی او خبر بدی شنید، بغضش را فرو خورد و سعی کرد خود را کنترل کند.