فرود
licenseمعنی کلمه فرود
معنی واژه فرود
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | پايين، تحت، زير، نزول، هبوط | ||
متضاد | فراز، فوق | ||
انگلیسی | landing | ||
عربی | هبوط، رسو السفينة، حط، نزول الي اليابسة، رصيف المرفأ، هبوط على القمر، الهبوط | ||
ترکی | iniş | ||
فرانسوی | atterrissage | ||
آلمانی | landung | ||
اسپانیایی | aterrizaje | ||
ایتالیایی | approdo | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "فرود" در زبان فارسی به معنای نشستن یا پایین آمدن از ارتفاع است و در متون ادبی و علمی کاربردهای متفاوتی دارد. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به استفاده از آن اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "فرود" به صورت صحیح و مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | فرود | ||
معادل ابجد | 290 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | farud | ||
نقش دستوری | بن گذشته | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] [قدیمی] | ||
مختصات | (فُ) [ په . ] | ||
آواشناسی | forud | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی فرود | ||
پخش صوت |
نشيب و زير و پائين، تحت کلمه "فرود" در زبان فارسی به معنای نشستن یا پایین آمدن از ارتفاع است و در متون ادبی و علمی کاربردهای متفاوتی دارد. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به استفاده از آن اشاره میکنم: نحوه تایپ و نوشتار: "فرود" باید به صورت صحیح و بدون اشتباه تایپی نوشته شود. نقش کلمه در جمله: "فرود" میتواند به عنوان یک اسم، فعل یا صفت به کار برود. به عنوان مثال: فعلهای مرتبط: کلمه "فرود" میتواند به فعلهایی مانند "فرود آمدن" و "فرود کردن" نیز اطلاق شود. به مثالهای زیر توجه کنید: استفاده در جملات: دقت کنید که جملات با "فرود" به وضوح و به روشنی معنا را منتقل کنند. برای مثال: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "فرود" به صورت صحیح و مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید.
پايين، تحت، زير، نزول، هبوط
فراز، فوق
landing
هبوط، رسو السفينة، حط، نزول الي اليابسة، رصيف المرفأ، هبوط على القمر، الهبوط
iniş
atterrissage
landung
aterrizaje
approdo