فرود آمدن
licenseمعنی کلمه فرود آمدن
معنی واژه فرود آمدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | come down, alight, descend, ground, land, shore, landing | ||
عربی | نزل، هبط، افتقر، انهار، إهدأ | ||
مرتبط | فرود امدن، فروکش کردن، نزول کردن، پایین رفتن، تخفیف دادن، پیاده شدن، سرازیر شدن، پایین امدن، بناء کردن، بگل نشاندن، بزمین نشستن، اصول نخستین را یاد دادن، به خشکی امدن، رسیدن، ترساندن، بساحل رفتن، پیاده شدن در ساحل | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "فرود آمدن" یک ترکیب فعلی در زبان فارسی است که از دو جزء "فرود" و "آمدن" تشکیل شده است. برای استفاده صحیح این کلمه در نگارش فارسی، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه و ترکیب "فرود آمدن" بهصورت صحیح و مناسب در نگارش و گفتار فارسی خود استفاده کنید. | ||
واژه | فرود آمدن | ||
معادل ابجد | 385 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | مصدر | ||
مختصات | ( ~ . مَ دَ) (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی فرود آمدن | ||
پخش صوت |
- 1 نزول کردن پايين آمدن کلمه "فرود آمدن" یک ترکیب فعلی در زبان فارسی است که از دو جزء "فرود" و "آمدن" تشکیل شده است. برای استفاده صحیح این کلمه در نگارش فارسی، نکات زیر را در نظر داشته باشید: فعل مرکب: "فرود آمدن" به معنای نشستن و فرود آمدن از ارتفاع است. این فعل معمولاً برای توصیف حرکت پرندگان، هواپیماها، و سایر اشیاء که از ارتفاع به پایین میآیند، به کار میرود. صرف افعال: این فعل میتواند در زمانهای مختلف صرف شود. به عنوان مثال: فعل ناگذرا: "فرود آمدن" به عنوان یک فعل ناگذرا به کار میرود، به این معنی که نیازی به مفعول ندارد. نکات نگارشی: با رعایت این نکات میتوانید از کلمه و ترکیب "فرود آمدن" بهصورت صحیح و مناسب در نگارش و گفتار فارسی خود استفاده کنید.
- 2 پياده شدن (از اسب و مانند آن)
come down, alight, descend, ground, land, shore, landing
نزل، هبط، افتقر، انهار، إهدأ
فرود امدن، فروکش کردن، نزول کردن، پایین رفتن، تخفیف دادن، پیاده شدن، سرازیر شدن، پایین امدن، بناء کردن، بگل نشاندن، بزمین نشستن، اصول نخستین را یاد دادن، به خشکی امدن، رسیدن، ترساندن، بساحل رفتن، پیاده شدن در ساحل