قائم مقام
licenseمعنی کلمه قائم مقام
معنی واژه قائم مقام
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | جانشين، كفيل، نايب | ||
انگلیسی | deputy, vicar, surrogate, successor, locum tenens, vice-chancellor | ||
عربی | النائب، مندوب، ممثل، الممثل، مفوض، وكيل، نائب | ||
مرتبط | نایب، جانشین، نماینده، وکیل، خلیفه، نایب مناب، معاون، کشیش بخش، عوض، خلف، جانشین موقت، نائب رييس، معاون رئيس دانشگاه | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "قائممقام" به معنی کسی است که در غیاب مقام یا رئیس، وظایف او را انجام میدهد. در فارسی، این کلمه به صورت زیر نوشته و تلفظ میشود: نگارش:
قواعد نگارشی:
نکات دیگر:
امیدوارم این اطلاعات برای شما مفید باشد! اگر سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم. | ||
واژه | قائم مقام | ||
معادل ابجد | 323 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی قائم مقام | ||
پخش صوت |
جانشين، خليفه ، نايب مناب کلمه "قائممقام" به معنی کسی است که در غیاب مقام یا رئیس، وظایف او را انجام میدهد. در فارسی، این کلمه به صورت زیر نوشته و تلفظ میشود: نیمفاصله: بین "قائم" و "مقام" باید نیمفاصله (استفاده از کلید "Ctrl" و "Shift" و "مخصوص" یا "Ctrl" و "Shift" و "فاصله") استفاده شود تا این دو کلمه بهصورت یک کلمه واحد شناخته شوند. حروف بزرگ: معمولاً کلمه "قائممقام" در متون رسمی با حرف اول بزرگ نوشته نمیشود، مگر اینکه در ابتدای جمله قرار گیرد یا عنوان خاصی باشد. استفاده در جملات: این کلمه معمولاً در متون اداری و رسمی استفاده میشود. مثلاً: امیدوارم این اطلاعات برای شما مفید باشد! اگر سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم.
جانشين، كفيل، نايب
deputy, vicar, surrogate, successor, locum tenens, vice-chancellor
النائب، مندوب، ممثل، الممثل، مفوض، وكيل، نائب
نایب، جانشین، نماینده، وکیل، خلیفه، نایب مناب، معاون، کشیش بخش، عوض، خلف، جانشین موقت، نائب رييس، معاون رئيس دانشگاهنگارش:
قواعد نگارشی:
نکات دیگر: