کلوخ اندازان
licenseمعنی کلمه کلوخ اندازان
معنی واژه کلوخ اندازان
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | cloaks | ||
واژه | کلوخ اندازان | ||
معادل ابجد | 770 | ||
تعداد حروف | 11 | ||
نوع | صفت | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی کلوخ اندازان | ||
پخش صوت |
- 1 آنکه کلوخ بجانب ديگران
پرتاب کند :
(چو کردي با کلوخ انداز پيکار
سر خود را بناداني شکستي) .
(گلستان)
- 2 آلتي که کلوخ و مانند آن پرتاب کند
فلاخن . - 3 سوراخها يي ک در زير
کنگره هاي ديوار قلعه سازند تا چون دشمن
نزديک ديوار قلعه آيد از آن سوراخها سنگ
و آتش و خاکستر بر سرش ريزند سنگ
انداز :
(آن جهان بخشي فلک رخشي که هفت اقليم خاک
با کلوخ انداز جودش بهره اي از گل بود) .
(شرف شفروه)
- 4 عيش و عشرت و باده نوشي در اواخر
ماه شعبان کلوخ اندازان :
(روزه نزديک است ميبايد کلوخ انداز کرد
زاهدان خشک را رندانه از سر باز کرد) .
(صائب)
- 5 پسر پسر فرزند يا دختر دختر فرزند
نبيره .
cloaks