جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
رئيس، رأس، قائد، زعيم، رأسية، قمة، رأس الإنسان، منبع، رغوة، أعلى الشئ، سنبلة، الرأس جزء من آلة، الجزء ألاعلى من السرير، صدر الشىء، المكتب الرئسي، مقام الزعامة، مقدم السفينة، وجه القطعة النقدية، ترأس، قاد، تزعم، تصدر، تقدم، توج برأسية، حصد، ركل كرة، واجه، رأسي، ذا رأسا
ترکی
kafa
فرانسوی
la tête
آلمانی
der kopf
اسپانیایی
la cabeza
ایتالیایی
la testa
مرتبط
رئيس، رهبر، نوک، سر یا قسمتی از سر انسان، پشت گردن، هوش، ذکاوت، خرد، ضربت خردکننده، باران شدید، یورش، نرمی، قسمت خارجی جمجمه، سمحاق
تشریح نگارشی
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کله" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است. در زیر به بررسی برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه پرداخته شده است:
دستور زبان:
"کله" در زبان فارسی به عنوان اسم استفاده میشود و به معنای سر، بالای چیزها یا قسمت بالایی اشاره دارد.
میتواند به عنوان اسم خاص نیز به کار رود، مانند "کله گاوی" که به نوعی از کله اشاره دارد.
نقطهگذاری:
در جملهسازی، کلمه "کله" را باید به درستی نقطهگذاری کرد. اگر جمله شامل فهرستی باشد، "کله" ممکن است در میان دیگر کلمات قرار گیرد و باید با ویرگول یا سایر نشانههای نگارشی درست استفاده شود.
ترکیبها:
"کله" میتواند در ترکیبات مختلفی به کار برود، مانند: "کلهگنده" (سر بزرگ)، "کلهقندی" (سر شکرپاره) و غیره.
صرف و نحو:
"کله" به تنهایی به عنوان اسم میتواند در جملات مختلف استفاده شود. این کلمه معمولاً تغییر شکل نمیدهد، اما میتواند با پسوندها و پیشوندهای مختلف ترکیب شود.
استفادهی ادبی:
در ادبیات فارسی، "کله" ممکن است در شعر یا نثر به شکل استعاری یا مجازی به کار رود. در این موارد، توجه به معانی ضمنی و زیباییشناسی نیز اهمیت دارد.
رایجترین معانی:
سر، بالای بدن
بالای برخی از اشیاء (مانند کلهقند، کلهمحمود و...)
به طور کلی، "کله" یک کلمه چندمعنا با کاربردهای مختلف است که در نگارش و جملهسازی باید به بافت و معنا دقت کرد.
رخسار و روي را گويند، چهره ، سرانسان، يا حيوان 1- راس، سر، مخ
2- قله
3- فكر، مغز head, pate, noddle, brain, pash, pericranium رئيس، رأس، قائد، زعيم، رأسية، قمة، رأس الإنسان، منبع، رغوة، أعلى الشئ، سنبلة، الرأس جزء من آلة، الجزء ألاعلى من السرير، صدر الشىء، المكتب الرئسي، مقام الزعامة، مقدم السفينة، وجه القطعة النقدية، ترأس، قاد، تزعم، تصدر، تقدم، توج برأسية، حصد، ركل كرة، واجه، رأسي، ذا رأسا kafa la tête der kopf la cabeza la testa رئيس، رهبر، نوک، سر یا قسمتی از سر انسان، پشت گردن، هوش، ذکاوت، خرد، ضربت خردکننده، باران شدید، یورش، نرمی، قسمت خارجی جمجمه، سمحاق
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کله" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است. در زیر به بررسی برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه پرداخته شده است:
دستور زبان:
"کله" در زبان فارسی به عنوان اسم استفاده میشود و به معنای سر، بالای چیزها یا قسمت بالایی اشاره دارد.
میتواند به عنوان اسم خاص نیز به کار رود، مانند "کله گاوی" که به نوعی از کله اشاره دارد.
نقطهگذاری:
در جملهسازی، کلمه "کله" را باید به درستی نقطهگذاری کرد. اگر جمله شامل فهرستی باشد، "کله" ممکن است در میان دیگر کلمات قرار گیرد و باید با ویرگول یا سایر نشانههای نگارشی درست استفاده شود.
ترکیبها:
"کله" میتواند در ترکیبات مختلفی به کار برود، مانند: "کلهگنده" (سر بزرگ)، "کلهقندی" (سر شکرپاره) و غیره.
صرف و نحو:
"کله" به تنهایی به عنوان اسم میتواند در جملات مختلف استفاده شود. این کلمه معمولاً تغییر شکل نمیدهد، اما میتواند با پسوندها و پیشوندهای مختلف ترکیب شود.
استفادهی ادبی:
در ادبیات فارسی، "کله" ممکن است در شعر یا نثر به شکل استعاری یا مجازی به کار رود. در این موارد، توجه به معانی ضمنی و زیباییشناسی نیز اهمیت دارد.
رایجترین معانی:
سر، بالای بدن
بالای برخی از اشیاء (مانند کلهقند، کلهمحمود و...)
به طور کلی، "کله" یک کلمه چندمعنا با کاربردهای مختلف است که در نگارش و جملهسازی باید به بافت و معنا دقت کرد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر