لکه دار کردن
licenseمعنی کلمه لکه دار کردن
معنی واژه لکه دار کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | عيب، خلل، علة عيب، شوه، تراجع، شحب، رجف | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "لکه دار کردن" به معنای لکهدار کردن یا به عبارتی آشفته کردن یک چیز یا شیء به کار میرود. در نوشتار فارسی و نگارش این عبارت، نکات زیر اهمیت دارد:
بهطور کلی، "لکهدار کردن" یک ترکیب ساده و قابل فهم است که میتواند در زمینههای مختلف مورد استفاده قرار بگیرد. | ||
واژه | لکه دار کردن | ||
معادل ابجد | 534 | ||
تعداد حروف | 10 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی لکه دار کردن | ||
پخش صوت |
-1 داراي لکه کردن داغ دار کلمه "لکه دار کردن" به معنای لکهدار کردن یا به عبارتی آشفته کردن یک چیز یا شیء به کار میرود. در نوشتار فارسی و نگارش این عبارت، نکات زیر اهمیت دارد: نحوه نگارش: این کلمه به صورت جدا و درست نوشته میشود: "لکهدار کردن"، که در آن "لکهدار" به معنای لکهدار شده و "کردن" فعل است. استفاده مناسب: این ترکیب معمولاً در متنهای توصیفی یا ادبی به کار میرود و به وضوح نشاندهنده عمل لکهدار کردن چیزی است، مثلاً میتوان گفت: "او لباسش را با جوهر لکهدار کرد." پرهیز از استفاده در زبان محاوره: اگرچه این ترکیب در زبان رسمی و نوشتاری مناسب است، در زبان محاوره ممکن است از اصطلاحات سادهتری استفاده شود. معنی مشابه: معانی مشابه دیگری نیز برای این عبارت وجود دارد، مثل "آلوده کردن" که بسته به زمینه متن میتواند به کار رود. بهطور کلی، "لکهدار کردن" یک ترکیب ساده و قابل فهم است که میتواند در زمینههای مختلف مورد استفاده قرار بگیرد.
کردن . -2 متهم و رسوا کردن :
ازدواج با اين زن حيثيت ترا
لکه دار ميکند .
عيب، خلل، علة عيب، شوه، تراجع، شحب، رجف