لوس کردن
licenseمعنی کلمه لوس کردن
معنی واژه لوس کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | spoil | ||
عربی | غنيمة، نهب، سلب، تلف، نفايات، خسائر، غنائم، أنقاض، مكاسب، فوائد، دلل، بدد، فسد، تعطل، شوه، قام بأعمال السلب، خرب، كدر، يفسد | ||
مرتبط | از بین بردن، خراب کردن، ضایع کردن، پوسیده شدن، فاسد شدن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "لوس کردن" در زبان فارسی به معنای نرم و نازک کردن یا به بینهایت ناز و نازک شدن است و عمدتاً در زمینه تربیت و رفتار کودکانه به کار میرود. در اینجا چند قاعده و نکته نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شده است:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "لوس کردن" به درستی و به طور موثر در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | لوس کردن | ||
معادل ابجد | 370 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی لوس کردن | ||
پخش صوت |
لوس بار آوردن ننرکردن . کلمه "لوس کردن" در زبان فارسی به معنای نرم و نازک کردن یا به بینهایت ناز و نازک شدن است و عمدتاً در زمینه تربیت و رفتار کودکانه به کار میرود. در اینجا چند قاعده و نکته نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شده است: استفاده در جملات: کلمه "لوس کردن" معمولاً به عنوان فعل به کار میرود. مثال: "پدر و مادر باید مراقب باشند که فرزندشان لوس نشود." فعل مضارع و ماضی: میتوان این کلمه را به صورتهای مختلفی صرف کرد. مثلاً: نکته نگارشی: در نوشتار رسمی، استفاده از کلمات و عبارات محاورهای باید محدود باشد. بنابراین در متون رسمیتر سعی کنید از کلمات رسمیتری استفاده کنید. همنشینی کلمات: این عبارت معمولاً با واژههایی مانند 'کودک'، 'فرزند' و 'نوجوان' همنشینی دارد. مثال: "لوس کردن کودک میتواند مشکلاتی در آینده ایجاد کند." با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "لوس کردن" به درستی و به طور موثر در نوشتار خود استفاده کنید.
يا خود را لوس کردن . لوس شدن
ننر شدن .
spoil
غنيمة، نهب، سلب، تلف، نفايات، خسائر، غنائم، أنقاض، مكاسب، فوائد، دلل، بدد، فسد، تعطل، شوه، قام بأعمال السلب، خرب، كدر، يفسد
از بین بردن، خراب کردن، ضایع کردن، پوسیده شدن، فاسد شدن