جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'afšāndan
spray  |

افشاندن

معنی: (افشاد خواهد افشاند
افشاننده افشانده) ريختن و پاشيدن
پراکنده کردن.
442 | 0
مترادف: پخش كردن، پراكندن، ريختن، نثار كردن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر متعدی) [پهلوی: afšāntan] ‹افشانیدن، فشاندن، فشانیدن، اوشاندن، اوشانیدن›
مختصات: (اَ دَ) (مص م .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 486
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
spray | scatter , exude , besprinkle , bestrew , diffuse , inseminate , interfuse , intersperse , pour , winnow , interspersion , draw
ترکی
püskürtmek
فرانسوی
pulvériser
آلمانی
sprühen
اسپانیایی
rociar
ایتالیایی
spruzzare
عربی
رذاذ | رش , رشاش , رشاشة , غضن , باقة , شىء شبيه بالغصن المزهر , وابل , رش الشعر , نضح , دهن بالرش , رذذ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

«افشاندن» یک فعل در زبان فارسی است که به معنای پخش کردن، پراکنده کردن یا منتشر کردن مواردی مثل آب، گل، نور و... به کار می‌رود. در اینجا به برخی اصول و قواعد نگارشی و نحوی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. صرف فعل: «افشاندن» یک فعل ناب و برای صرف آن باید به زمان‌های مختلف (حال، گذشته و آینده) و شخص‌ها توجه کرد. مثلاً:

    • گذشته: افشاند
    • حال: می‌افشاند
    • آینده: خواهد افشاند
  2. استفاده در جملات: این فعل معمولاً به صورت جملات توصیفی و فعلی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    • مثال: او گل‌ها را در باغ افشاند.
  3. قیدهای زمانی و مکانی: می‌توانید قیدهایی مثل «امروز»، «در باغ»، «به آرامی» و ... را به جملات اضافه کنید.

    • مثال: او امروز گل‌ها را به آرامی افشاند.
  4. مفاهیم هم‌معنا: در برخی زمینه‌ها ممکن است هم‌معناهایی داشته باشد که می‌توان به جای آن‌ها استفاده کرد، مانند «پراکندن» یا «پخش کردن».

  5. نحوه ترکیب با سایر کلمات: این فعل می‌تواند با توجه به نوع جمله و ساختار آن، با اسم‌ها، قیدها و سایر اجزای جمله ترکیب شود.

    • مثال: باد برگ‌ها را در تمام باغ افشاند.
  6. انگاره‌های استعاری: در زبان فارسی، ممکن است از این کلمه به صورت استعاری نیز استفاده شود.
    • مثال: او عشق را در دل همه افشاند.

با رعایت این قواعد می‌توانید به‌درستی از «افشاندن» در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در روز بهار، گل‌های زیبا در باغ افشاندن عطر خوشی را آغاز کردند.
  2. او به عشق خود نامه‌ای نوشت و احساساتش را در آن افشاندن.
  3. باران صبحگاهی، قطراتش را بر روی زمین افشاندن و روح طبیعت را زنده کرد.

واژگان مرتبط: پاشیدن، سمپاشی کردن، زدن، پخش کردن، متفرق کردن، پراکنده وپریشان کردن، از هم جدا کردن، بیرون آمدن، تراوش کردن، ریختن، پوشاندن، منتشر کردن، پراکنده کردن، تلقیح کردن، باردار کردن، ابستن کردن، کاشتن، در هم ریختن، بهم امیختن، جاری شدن، روان ساختن، باریدن، غربال کردن، پاک کردن، بوجاری کردن، باد افشان کردن، باد دادن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری