جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ستردن نابود کردن (مصدر) - 1 پاک کردن ستردن : صورت صبر از دل محو کرد. - 2 نابود کردن : خواهد تا هويت او محو کند ... از بين بردن، زدودن، زايل كردن، معدوم كردن blur, wipe out, eliminate, deface, obliterate, blot out, erase, raze, annihilate, cause to disappear, disfeature, efface, expunge, rase شىء ضبابي، لطخ، غشى البصر، أصبح غير واضح، طمس لک کردن، تیره کردن، حذف کردن، برطرف کردن، رفع کردن، بیرون کردن، از شکل انداختن، ضایع یا محوکردن، بد شکل کردن، پاک کردن، معدوم کردن، سربه سر کردن، ستردن، تراشیدن، خراشیدن، اثار چیزی را از بین بردن، ویران کردن، بریدن، نابود کردن، از بین بردن، خرد کردن، خنثی نمودن، صفات ممتازه چیزی را از بین بردن، خود را تحت الشعاع قرار دادن، حذف کردن از، با خاک یکسان کردن، خراش دادن، له کردن
blur|wipe out , eliminate , deface , obliterate , blot out , erase , raze , annihilate , cause to disappear , disfeature , efface , expunge , rase
عربی
شىء ضبابي|لطخ , غشى البصر , أصبح غير واضح , طمس
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "محو کردن" در زبان فارسی به معنای از بین بردن، پاک کردن یا ناپدید کردن چیزی است. در استفاده از این کلمه و سایر کلمات مشابه، رعایت چند نکته نگارشی و قواعد اصلی زبان فارسی میتواند به بهبود نوشتار کمک کند:
استفاده صحیح از فعل: "محو کردن" یک فعل مرکب است که از دو واژه "محو" و "کردن" تشکیل شده است. توجه کنید که برای استفاده از آن، در جملات باید ساختار صحیحی ایجاد کنید. مثلاً "او نوشتهها را محو کرد."
مطابقت فاعل و فعل: در جملات باید به مطابقت فاعل و فعل توجه شود. بهعنوان مثال: "کتابها را محو کرد" و نه "کتابها را محو میکند" اگر در حال صحبت از یک عمل ناتمام هستید.
استفاده از قید و صفت: میتوانید برای مشخصتر کردن عمل، از قیدها و صفات استفاده کنید. مثلاً "او به آرامی کلمات را محو کرد."
زمان فعل: هنگام استفاده از "محو کردن"، توجه داشته باشید که زمان فعل (گذشته، حال، آینده) باید به درستی انتخاب شود. مثلاً "این جمله را محو میکنم" (حال) یا "این جمله را محو کرده بود" (گذشته).
نکات نگارشی: جملات خود را با دقت و توجه به قواعد نگارشی کامل کنید. از نقطهگذاری و فاصلههای صحیح بین کلمات استفاده کنید.
با رعایت این نکات، میتوانید از "محو کردن" بهطور مؤثر و صحیح در جملات خود بهرهبرداری کنید.
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مرتبط: لک کردن، تیره کردن، حذف کردن، برطرف کردن، رفع کردن، بیرون کردن، از شکل انداختن، ضایع یا محوکردن، بد شکل کردن، پاک کردن، معدوم کردن، سربه سر کردن، ستردن، تراشیدن، خراشیدن، اثار چیزی را از بین بردن، ویران کردن، بریدن، نابود کردن، از بین بردن، خرد کردن، خنثی نمودن، صفات ممتازه چیزی را از بین بردن، خود را تحت الشعاع قرار دادن، حذف کردن از، با خاک یکسان کردن، خراش دادن، له کردن
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر