جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

manual  |

دستی

معنی: = دستیج : 1 - منسوب به دست ، مربوط به دست . 2 - ظرفی که با دست می توان برداشت و استفاده کرد. 3 - دستینه ، دست برنجن . دستی و پشت دستی : در جایی که مخاطب را در صفتی و منقبتی ممتاز یابند گویند و مراد آن است که پیش تو پشت دست بر زمین گذاشتیم .
600 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: (بدین وسیله غایت عجز خود را نمایند)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: dasti
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 474
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
manual | handy , portable , handmade , handworked
ترکی
manuel
فرانسوی
manuel
آلمانی
handbuch
اسپانیایی
manual
ایتالیایی
manuale
عربی
كتيب | كراسة , كتيب وجيز , لوحة مفاتيح الأرغن , دوي , يدوي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "دستی" در زبان فارسی به عنوان یک صفت و همچنین به عنوان یک قید استفاده می‌شود. این کلمه به معنای "با دست" یا "دست‌ساز" است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه و کاربردهای آن اشاره می‌کنیم:

  1. کاربرد صفتی: وقتی "دستی" به عنوان صفت استفاده می‌شود، معمولاً برای توصیف اشیاء یا کارهایی به کار می‌رود که با دست انجام شده یا ساخته شده‌اند. مثلاً:

    • نقاشی دستی
    • کاردستی
  2. کاربرد قیدی: به عنوان قید، "دستی" برای توصیف نحوه انجام یک عمل به کار می‌رود. مثلاً:

    • او کارها را دستی انجام می‌دهد.
  3. نگارش صحیح: کلمه "دستی" به صورت یکپارچه و بدون فاصله نوشته می‌شود.

  4. چندشکلی: در برخی موارد، این کلمه ممکن است به شکل ترکیب با دیگر کلمات بیاید. مثلاً:

    • کار دستی
    • محصولات دستی
  5. تاکید بر فعل: وقتی که "دستی" به عنوان قید به کار رود، مهم است که فعل مورد نظر متناسب با آن انتخاب شود تا معنی کامل شود:
    • زنبورها عسل را به صورت دستی جمع‌آوری می‌کنند.

استفاده صحیح از "دستی" در جملات می‌تواند به وضوح به مفهوم مورد نظر کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "دستی" در جمله آورده شده است:

  1. او به‌خاطر طراحی دستی خود، برای نمایشگاه هنر انتخاب شد.
  2. کتاب‌های خطی با نوشتار دستی معمولاً ارزش تاریخی بالایی دارند.
  3. این کاغذها برای نوشتن یادداشت‌های دستی مناسب هستند.
  4. او یک ساعت دستی زیبا به‌عنوان هدیه دریافت کرد.
  5. ما در کلاس هنر، یادگیری تکنیک‌های نقاشی دستی را آغاز کردیم.

اگر نیاز به جملات بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: انجام شده با دست، وابسته بدست، سودمند، دم دستی، قابل استفاده، مقتدر، ماهر، قابل حمل، قابل انتقال، قابل حمل و نقل، سفری، ترابرپذیر، دست دوز، دست باف، مصنوع دست، یدی، دست

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری