جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'afkandan
cast  |

افکندن

معنی: 1 - انداختن ، پرت کردن . 2 - گستردن . 3 - از قلم انداختن ، به حساب نیاوردن . 4 - شکست دادن . 5 - جا گرفتن ، اقامت کردن .
2434 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر متعدی) [پهلوی: afgandan] ‹اوکندن، اوکنیدن، فکندن، افگندن›
مختصات: (اَ کَ دَ) [ په . ] (مص م .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 205
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
cast | shed , throw , droop , fling , give , quoit , up-end , bringing
ترکی
atmak
فرانسوی
lancer
آلمانی
werfen
اسپانیایی
tirar
ایتالیایی
gettare
عربی
المصبوب | صب , رمى , جمع , طاقم ممثلين , ضماد من الجبس , أدار , ملامح الوجه , الصنارة الملقاة , إطلاق , رمية نرد , بعث , شخصيات الرواية , حسب , حول طفيف , ألقى , سبك , قذف , شكل , نظم , وزع , سكب الحديد , أطلق , حظ , طرحه أرضا , عقد , نظرة , هيئة , إختار دورا للممثل , مطروح , يقذف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "افکندن" در زبان فارسی به معنای انداختن یا قرار دادن چیزی به‌طور عمدی به کار می‌رود. این کلمه از ریشه «فکندن» به وجود آمده است و در جملات مختلف استفاده می‌شود. در اینجا چند نکته درباره قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شده است:

۱. صرف و تغییرات

  • صرف: این فعل در زمان‌های مختلف صرف می‌شود. به عنوان مثال:
    • حال: می‌افکند
    • گذشته: افکند
    • آینده: افکند خواهد

۲. نگارش صحیح

  • همزه: توجه داشته باشید که وقتی "افکندن" را می‌نویسید، باید همزه را به درستی رعایت کنید.
  • فاصله‌گذاری: کلمات مربوط به "افکندن" باید به درستی در جملات تفکیک و نوشته شوند.

۳. کاربرد در جملات

"افکندن" معمولاً در جملات توصیفی یا بیانی به کار می‌رود. به عنوان مثال:

  • "او کتاب را بر روی میز افکند."
  • "باد برگ‌ها را از درختان افکند."

۴. مراد از "افکندن"

در بعضی موارد، این کلمه می‌تواند معانی مجازی نیز داشته باشد. به عنوان مثال:

  • "او شک و تردید را از ذهن خود افکند."

۵. مفاهیم مرتبط

  • ترکیب افعال: "افکندن" می‌تواند در ترکیب با دیگر واژه‌ها معنی‌های متفاوتی داشته باشد، مثلاً "افکندن امانت" یا "افکندن بار".

۶. نهاد و مفعول

فعل "افکندن" نیاز به نهاد و مفعول دارد، مانند در جملات زیر:

  • "او توپ را افکند."
    • نهاد: او
    • مفعول: توپ

استفاده صحیح و مناسب از این کلمه به غنای زبان فارسی و بیان صحیح افکار کمک می‌کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او به آرامی گل‌ها را در باغ افکند.
  2. باد برگ‌های خشک را به هر سو افکند.
  3. در مراسم، شعله‌های شمع را به یاد عزیزان افکندند.

واژگان مرتبط: انداختن، ریختن، در قالب قرار دادن، معین کردن، پخش کردن، خون جاری ساختن، جاری ساختن، پوست ریختن، برگ ریزان کردن، پرتاب کردن، پرت کردن، ویران کردن، افسرده و مایوس شدن، پژمرده شدن، اب از دهان تراوش شدن، پراندن، بیرون دادن، روانه ساختن، دادن، بخشیدن، ارائه دادن، رساندن، بر روی پایه نشاندن، راست نشاندن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری