جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

project  |

پیش افکندن

معنی: 1 - پیش انداختن . 2 - پایین انداختن .
389 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: (اَ کَ دَ) (مص م .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 517
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
project | follow
عربی
مشروع | خطة , دراسة , تخطيط الأرض , خطط , تصور , أسقط , صمم , عرض فلما , برز , رمى , نتأ , جعل له نتوء , تجاوز , ظهر ناتئا , تصور و يعتبر , نوى , عزم , أطلق , عرض على الشاشة , جسم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «پیش‌افکندن» از دو بخش «پیش» و «افکندن» تشکیل شده است. این واژه به معنای انداختن یا قرار دادن چیزی در جلو یا پیش روی کسی یا چیزی به‌کار می‌رود. در زیر به برخی از نکات نگارشی و دستوری مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نوشتار ترکیبی: «پیش» به عنوان یک پیشوند و «افکندن» به عنوان یک فعل، به هم متصل شده و به صورت «پیش‌افکندن» نوشته می‌شود.

  2. فعل النازع: این فعل به معنی افکندن یا انداختن چیزی در جلو است و به صورت «پیش‌افکن» به کار می‌رود.

  3. صرف فعل: این فعل در زمان‌های مختلف صرف می‌شود. به عنوان مثال:

    • زمان حال: پیش‌افکنم، پیش‌افکنی، پیش‌افکند.
    • زمان گذشته: پیش‌افکندم، پیش‌افکندی، پیش‌افکند.
    • زمان آینده: پیش‌افکنم، پیش‌افکنی، پیش‌افکند.
  4. نقش در جمله: این کلمه می‌تواند به عنوان یک فعل در جملات به کار رود. به عنوان مثال:

    • او به باغ گل پیش‌افکند.
    • در مراسم، کتاب‌ها را پیش‌افکندند.
  5. قواعد نگارشی: در نوشتار فارسی باید مراقب بود که از استفاده نادرست از نام‌ها و افعال خودداری کنیم و به املای صحیح و قواعد مرتبط با جدا یا چسباندن اجزا دقت کنیم.

اگر سوال خاصی دارید یا نیاز به توضیحات بیشتری دارید، لطفاً بفرمایید!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در مسابقه دو، دوچرخه‌سوار با سرعت زیاد به خط پایان پیش افکندند و موفق به کسب مقام اول شد.
  2. او با حرکات نمایشی خود، تماشاچیان را تحت‌تأثیر قرار داده و احساساتشان را پیش افکند.
  3. در این نمایش هنری، نقاش با رنگ‌های تند احساسات عمیقش را پیش افکند و تحسین همگان را برانگیخت.

واژگان مرتبط: طرح ریختن، نقشه کشیدن، طرح ریزی کردن، برجسته بودن، پرتاب کردن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری