جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

knot  |

گره خوردن

معنی: 1 - گره به وجود آمدن . 2 - کنایه از: بروز مشکل و مانع در کار.
2606 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: ( ~ . خُ دَ) (مص ل .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 1085
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
knot | snarl
عربی
عقد | تزوج , حكم وثاق , ميل بحري , زمرة , عقدة فى الخشب , رباط , العقدة مقيلس الميل البحرى , الدريجة طائر , درينة , عقدة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "گره خوردن" یک فعل مرکب در زبان فارسی است که به معنای درهم تنیدن یا به هم پیوستن دو یا چند چیز به کار می‌رود. در مورد قواعد نگارشی و زبانی این کلمه، نکات زیر قابل توجه است:

  1. فعل مرکب: "گره خوردن" از دو بخش تشکیل شده است: "گره" (به معنای عقده یا گره) و "خوردن" (فعل). این ترکیب به صورت فعلی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

  2. صرف و تصریف: "گره خوردن" در زمان‌های مختلف به شکل‌های مختلف صرف می‌شود. به عنوان مثال:

    • زمان حال: گره می‌خورد
    • زمان گذشته: گره خورد
    • آینده: گره خواهد خورد
  3. قید زمان و مکان: می‌توان قیدی مانند زمان یا مکان به جمله‌ای که شامل این فعل است اضافه کرد. مثلاً:

    • "دو رشته بعد از مدت‌ها درهم گره خوردند."
    • "این دو مسأله در خلال بحث گره خورد."
  4. نقش‌های دیگر: "گره" در این ترکیب می‌تواند به معنی مجازی نیز به کار رود. مثلاً در مسائل اجتماعی یا فکری، می‌توان گفت که "مشکلات در هم گره خورده‌اند."

  5. همنوایی معنایی: این فعل تاکید بر روابط پیچیده و به هم پیوسته دارد و می‌تواند به جنبه‌های مثبت یا منفی اشاره داشته باشد، مثلاً در زمینه‌های اجتماعی، عاطفی، یا فنی.

با رعایت این نکات می‌توان از کلمه "گره خوردن" به درستی در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در هنگام لعبی که در پارک داشتم، موهایم به شدت با باد گره خوردن و به هم پیچید.
  2. احساسات او با گذشت زمان به گونه‌ای گره خورد که نمی‌توانست آن‌ها را از هم جدا کند.
  3. مشکلات مالی و عاطفی زندگی‌اش به هم گره خوردند و او را در وضعیت دشواری قرار دادند.

واژگان مرتبط: گره زدن، بهم پیوستن، گیر انداختن، منگولهدار کردن، دندان قروچه کردن، نمودار کردن، بغرنج کردن، غرولند کردن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری