جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mast
drunk  |

مست

معنی: 1 - شراب خورده ، خارج شده از حالت طبیعی به علت خوردن شراب . 2 - بی هوش ، مدهوش . 3 - کسی که به علت داشتن مال و مقام و غیره بسیار مغرور باشد. ؛ ~ُ ملنگ شاد و خوشحال و سردماغ .
1203 | 0
مترادف: 1-اسم 2- سرخوش، نشئه، نشئه ناك، مي زده، شراب زده، ملنگ، كيفور 3- خمار، خمارين، خمارآلود، خمارآلوده، مخمور 4- خراب، طافح 5- مدهوش، لايعقل 6- بي خود، بي خويشتن، از خودبي خود، مجذوب 7- بي خبر، غافل، غفلت زده 8- هيجان زده 9- مغرور، متكبر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [پهلوی: mast]
مختصات: (مُ) [ په . ] (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: mast
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 500
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
drunk | drunken , intoxicated , plastered , groggy , tipsy , soused , boozy , languorous , instable , loaded
ترکی
sarhoş
فرانسوی
ivre
آلمانی
betrunken
اسپانیایی
ebrio
ایتالیایی
ubriaco
عربی
سكران | ثمل , سكير , الثمل , عربيد , حفلة سكر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مست" در زبان فارسی از جنبه‌های مختلف قابل بررسی است. در زیر به beberapa قاعده نگارشی و زبان‌شناختی مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

1. تعریف و معانی

  • "مست" به معنای شیدا، مست و نشئه است و معمولاً در ارتباط با حالت ناشی از نوشیدنی‌های الکلی یا هیجان و عشق به کار می‌رود.

2. جملات توصیفی

  • کلمه "مست" می‌تواند به عنوان صفت در جملات و عبارات توصیفی استفاده شود. به عنوان مثال:
    • "او در این شب زیبا، مست از عشق و شوق بود."

3. استفاده در شعر و ادب

  • کلمه "مست" در شعرهای فارسی با معانی گوناگون به کار می‌رود و می‌تواند احساسات عمیق و حالت‌های روحی را منتقل کند. به عنوان مثال:
    • شاعران معمولاً از "مست" برای توصیف حالتی روحی استفاده می‌کنند.

4. قواعد املایی

  • واژه "مست" به صورت صحیح و بدون هیچگونه تغییر املایی نوشته می‌شود. همچنین در نوشتار رسمی و غیررسمی می‌توان آن را به همین شکل استفاده کرد.

5. توجه به سیاق

  • در محل استفاده از این کلمه، توجه به سیاق جمله مهم است. "مست" می‌تواند به حالت‌های مثبت (شیدایی) یا منفی (نوشیدن الکلی) اشاره کند.

6. نقاط قوت و ضعف

  • وقتی از "مست" در متونی استفاده می‌شود که بار معنایی غنی و عاطفی دارند، می‌تواند به زیبایی متن بیفزاید، اما باید دقت کرد که در کلمات علمی یا رسمی کمتر از این نوع واژه‌ها استفاده شود.

با رعایت نکات فوق، می‌توان به شیوه‌ای درست و زیبا از کلمه "مست" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او بعد از خوردن چند لیوان شراب کاملاً مست شده بود و نمی‌توانست به درستی راه برود.
  2. در جشن تولدش، همه دوستانش به شادی و خنده بودند و جو مستی و شادی در فضا حاکم بود.
  3. بوی گل‌های بهاری و آواز پرندگان، دل او را مست کرده بود و نمی‌توانست از زیبایی طبیعت دل بکند.

واژگان مرتبط: خورده، سرمست، خنگ، لول، سست، تلو تلو خورنده، تلو تلو خور، وابسته به مشروب، ضعیف، پژمرده، بی ثبات، نااستوار، بی استحکام، متزلزل، بی عزم، مملو، پر، پربار، بار شده، دارای پول زیاد، مس

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری