جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

deduct  |

وضع کردن

معنی: ایجاد نمودن ، برقرار کردن .
711 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: ( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 1150
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
deduct | ordain , putting
عربی
خصم | حسم , طرح , اقتطع , استنتج
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "وضع کردن" در زبان فارسی به معنای قرار دادن، تعیین کردن یا وضع نمودن است. در استفاده از این کلمه، نکاتی وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند:

  1. فعل ترکیبی: "وضع کردن" یک فعل ترکیبی است که از دو بخش "وضع" و "کردن" تشکیل شده است. در مکالمات و متون رسمی می‌توان از آن به جای معانی دیگری مثل "قرار دادن" یا "تعیین کردن" استفاده کرد.

  2. صرف فعل: این فعل به دلیل اینکه "کردن" به آن متصل است، باید بر اساس زمان و شخص مناسب صرف شود. به عنوان مثال:

    • من وضع می‌کنم
    • تو وضع می‌کنی
    • او وضع می‌کند
    • ما وضع می‌کنیم
  3. نحوه استفاده: در جملات، این کلمه معمولاً همراه با مفعول می‌آید. به عنوان مثال:

    • او قوانین جدید را وضع کرد.
    • مدیر برای جلسات جدید نظم وضع کرد.
  4. قید‌ها: می‌توان این فعل را با قیدهایی مانند "جدید" یا "رسمی" توصیف کرد:

    • او قوانینی رسمی وضع کرد.
    • آنها یک رویه جدید وضع کردند.
  5. نگارش و املای صحیح: در نوشتار باید به املای صحیح آن توجه شود و به شکل "وضع کردن" نوشته شود، نه "وضع کردن".

  6. تفاوت با معانی دیگر: "وضع" به تنهایی نیز معنی خاصی دارد و می‌تواند به وضعیت یا حالت یک چیز اشاره داشته باشد. صرفاً باید توجه داشت که در ترکیب "وضع کردن" به معنای تعیین و قرار دادن است.

با رعایت این نکات، می‌توان به طور صحیح و مؤثر از کلمه "وضع کردن" در متون و گفتار استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. من تصمیم دارم تا برای بهبود شرایط معیشتی‌ام، برنامه‌ای جدید وضع کنم.
  2. معلم برای ارزیابی پیشرفت دانش‌آموزان، یک آزمون کتبی وضع کرد.
  3. دولت در تلاش است تا قوانینی را برای حمایت از محیط زیست وضع کند.

واژگان مرتبط: کسر کردن، کم کردن، منفی کردن، مقرر داشتن، ترتیب دادن، مقدر کردن، امر کردن، فرمان دادن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری