جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
"باد کردن" یک فعل مرکب در زبان فارسی است که به معنای پر شدن یا متورم شدن چیزی به وسیله هوا میباشد. در زیر به چند نکته دربارهٔ قواعد و نگارش این کلمه اشاره میکنم:
معنای دقیق: “باد کردن” معمولاً به فرآیند پر کردن چیزی به وسیله هوا اشاره دارد، مانند باد کردن بادکنک یا لاستیک. در برخی موارد، به معنای ایجاد فشار یا افزایش حجم نیز استفاده میشود.
نحوهی نگارش: این کلمه همیشه باید به صورت جداگانه نوشته شود (باد کردن) و نباید به هم چسبیده نوشته شود (بادکردن).
صرف فعل: این فعل ممکن است در زمانهای مختلف صرف شود. برای مثال:
زمان حال: من باد میکنم
زمان گذشته: من باد کردم
آینده: من باد خواهم کرد
مشتقات: از "باد کردن" میتوان مشتقات و اصطلاحات دیگری نیز ساخت. به عنوان مثال:
باد شده (صفت مفعولی)
باد کردنی (اسم منسوب)
کاربردهای مجازی: در زبان محاوره، این عبارت ممکن است به صورت غیررسمی و در معانی مجازی نیز استفاده شود.
اطلاع از این نکات به شما کمک میکند تا از "باد کردن" به درستی و در موقعیتهای مناسب استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
صبح وقتی از خواب بیدار شدم، دیدم که باد کردن بالشت باعث شده که سرم راحتتر روی آن جا بگیرد.
باد کردن کیسههای هوا برای افزایش ایمنی مسافران در خودروهای جدید بسیار مهم است.
در روزهای گرم تابستان، باد کردن چادرها قبل از برپایی کمپ به راحتی انجام میشود.
فرهنگ فارسی معین
واژگان مرتبط: جوشیدن، سینه جلو دادن، صاف کردن، خود را گرفتن، سربالاگرفتن، پر از باد کردن، پف کردن، بزرگ کردن، منبسط کردن، نرم کردن، کرکدار شدن، اشتباه کردن، خبط کردن، تقلا کردن، بلند کردن، جابجا کردن، کشیدن، اماس کردن، متورم کردن، باد غرور داشتن، ربودن، طلب کردن، لاف زدن، با تکبر راه رفتن، بالیدن، رجز خواندن، قپی کردن، جلو دادن، پر کردن، پر شدن، انباشتن، سیر کردن، بار کردن