برگشت
licenseمعنی کلمه برگشت
معنی واژه برگشت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بازآيي، بازگشت، رجعت، عود، عودت، مراجعت 2- عدول، معطوف | ||
انگلیسی | return, reflux, reversal, regression, relapse, turnover, coming back, revert, regurgitation, regress, repercussion, upturn, backstroke, recrudescence, refluence, reprise, retrogression, tergiversation, veer | ||
عربی | يعود | ||
ترکی | geri dönmek | ||
فرانسوی | retour | ||
آلمانی | zurückkehren | ||
اسپانیایی | devolver | ||
ایتالیایی | ritorno | ||
مرتبط | باز گشت، اعاده، جزر، سیر قهقرایی، فروکشی، واژگونی، نقض، واژگون سازی، بسرفت، حجم معاملات، بازده، انتقال، عملکرد، تغییر و تبدیل، قی، برگشت خون، استفراع، پس روی، عکس العمل، واکنش، انعکاس، باز گردانی، پس زنی، تبدیل به احسن، تغییر وضع، چرخش ببالا، کرال پشت، عقب زنی، لگدزنی، تجدید، ظهور مجدد، عود مرض، برگشتگی، فروکش اب رودخانه، وهله، نوبت، پس رفت، حرکت قهقرایی، قفاروی، ارتداد، بی ثباتی، تناقض گویی، تغییر مسیر، گشت، انحراف | ||
واژه | برگشت | ||
معادل ابجد | 922 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | bargašt | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (بن ماضیِ برگشتن، اسم مصدر) | ||
مختصات | (بَ گَ)(مص مر. اِمص .) | ||
آواشناسی | bargaSt | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی معین | ||
نمایش تصویر | معنی برگشت | ||
پخش صوت |
1 - بازگشت ، رجعت . 2 - آن چه از حساب برگردانند.
1- بازآيي، بازگشت، رجعت، عود، عودت، مراجعت
2- عدول، معطوف
return, reflux, reversal, regression, relapse, turnover, coming back, revert, regurgitation, regress, repercussion, upturn, backstroke, recrudescence, refluence, reprise, retrogression, tergiversation, veer
يعود
geri dönmek
retour
zurückkehren
devolver
ritorno
باز گشت، اعاده، جزر، سیر قهقرایی، فروکشی، واژگونی، نقض، واژگون سازی، بسرفت، حجم معاملات، بازده، انتقال، عملکرد، تغییر و تبدیل، قی، برگشت خون، استفراع، پس روی، عکس العمل، واکنش، انعکاس، باز گردانی، پس زنی، تبدیل به احسن، تغییر وضع، چرخش ببالا، کرال پشت، عقب زنی، لگدزنی، تجدید، ظهور مجدد، عود مرض، برگشتگی، فروکش اب رودخانه، وهله، نوبت، پس رفت، حرکت قهقرایی، قفاروی، ارتداد، بی ثباتی، تناقض گویی، تغییر مسیر، گشت، انحراف