جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
کلمه "بیپروا" به معنای عدم احتیاط یا بیاعتنایی به خطرات و عواقب است. برای نوشتن و استفاده از این کلمه در متنهای فارسی، میتوان به چند نکته توجه کرد:
فاصلهگذاری: "بیپروا" نیاز به خط تیره بین "بی" و "پروا" دارد. این تیره برای نشان دادن اینکه "بی" پیشوند منفی است و با واژه بعدی ترکیب شده است، ضروری است.
نحوه استفاده: این کلمه بهعنوان صفت به کار میرود و میتواند برای توصیف اشخاص یا رفتارها استفاده شود. به عنوان مثال: "او فردی بیپرواست."
جایگاه در جمله: "بیپروا" میتواند در ابتدای جمله بهعنوان توصیفکنندهی یک فرد یا در موقعیتهای توصیفی دیگر قرار گیرد. به طور مثال: "رفتار بیپروا او باعث نگرانی دیگران شد."
هممعانی: از جمله هممعانی "بیپروا"، میتوان به واژههایی مانند "بیاحتیاط"، "ریسکپذیر" و "جسور" اشاره کرد.
در نهایت، در نوشتن کلمه "بیپروا" دقت در نگارش و معانی مختلف آن میتواند به بهبود کیفیت نوشتار کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او با بی پروايي تمام تصمیماتش را میگرفت و به عواقب آنها فکر نمیکرد.
در برابر چالشها همیشه بی پروا بود و هیچگاه از شکست هراس نداشت.
بی پروا به سمت رویاهایش رفت و هیچ چیز نتوانست او را متوقف کند.
فرهنگ فارسی معین
واژگان مرتبط: بی ملاحظه، بی اعتنا، بی بیاک، عاري از حس مسئوليت، بی مرام، بیتوجه به نیک و بد، مست کننده، تند، عجول شدید، سراسیمه، متهور، بی باک، بی شرم، دارای تهور بی مورد، جذاب، زنده دل، غافل، مطمئن، دلگرم، راز دار، جسور، گستاخ، دلیر، خیره، نترس، بی محابا، خیره سر، خود سر، تند و شدید، بی فکر، سهل انگار، عجول، بی احتیاط، بی قید، عجول وبی دقت، ناگهان، پرماجرا، پرحادثه، حادثه جو، شجاع، دلاور، غیور، سلحشور، صرفنظر از، تصادفی، تند و بی ملاحظه، بدون اطلاع، گیج، دیوانه، وحشی، سبک مغز