جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tab
fever  |

تب

معنی: 1 - بالا بودن دمای بدن در اثر بیماری . 2 - مجازاً هیجان ، شور و حال .
1866 | 0
مترادف: 1- الم، تاب، درد 2- شوروهيجان همگاني
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) ‹تپ› (پزشکی)
مختصات: (تَ) (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: tab
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 402
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
fever | pyrexia
ترکی
ateş
فرانسوی
fièvre
آلمانی
fieber
اسپانیایی
fiebre
ایتالیایی
febbre
عربی
حمى | حرارة , حمى متموجة , حماس بالغ , نشاط بالغ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "تب" در زبان فارسی به معنای دما یا حرارت بدن است و به عنوان یک واژه فارسی، قواعد نگارشی و دستوری خاصی دارد. در اینجا چند نکته مرتبط با این کلمه و استفاده صحیح آن در متون فارسی آورده شده است:

  1. استفاده صحیح: کلمه "تب" به صورت مفرد است و معمولاً در جملات به عنوان یک اسم ذکر می‌شود. مثلاً: "او از تب رنج می‌برد."

  2. جمع‌سازی: معمولاً واژه "تب" جمع نمی‌شود، اما در برخی متون ممکن است از طریق معانی مجازی به کار رود. مثلاً: "این روزها تب بی‌تابی در جامعه وجود دارد."

  3. نکات نگارشی:

    • اگر "تب" در ابتدای جمله قرار گیرد، باید با حرف بزرگ شروع شود. مثلاً: "تب تب‌دار یکی از نشانه‌های عفونت است."
    • از نگارش صحیح و املای درست این کلمه در جملات اطمینان حاصل کنید.
  4. استفاده از واژه‌های وابسته: "تب" ممکن است با واژه‌های دیگری ترکیب شود. مثلاً: "تب دانگ" و "تب بی‌نظمی".

  5. زبان محاوره: در زبان محاوره، گاهی ممکن است به صورت غیررسمی به کار رود، مثلاً: "حالش خوب نیست، تب کرده!"

استفاده صحیح و آگاهانه از این کلمه در جملات و متون می‌تواند به روشن‌تر شدن مفهوم کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "تب" در جمله آورده شده است:

  1. دیشب تب من بالا رفت و نتوانستم به خوبی بخوابم.
  2. او به دلیل ابتلا به آنفولانزا، تب شدید داشت.
  3. پزشک به من گفت که تب علامت بیماری است و باید مراقب باشم.
  4. بعد از تزریق واکسن، برخی از بیماران ممکن است دچار تب خفیفی شوند.
  5. تب به عنوان یک واکنش طبیعی بدن به عفونت عمل می‌کند.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید یا به نوع خاصی از جملات نیاز است، لطفاً اطلاع دهید!


واژگان مرتبط: هیجان، مطبقه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری