بی سابقه
licenseمعنی کلمه بی سابقه
معنی واژه بی سابقه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | unprecedented, unheard, unexampled | ||
عربی | لا مثيل له، جديد، لم يسبق مثله، بديع، غير مسبوق | ||
مرتبط | بی نظیر، بی مانند، جدید، ناشنیده، نشنیده، توجه نشده، بگوش نخورده، غیر معروف، بی همتا، فرد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بیسابقه" یک واژه مرکب است که از دو بخش "بی" و "سابقه" تشکیل شده است. در زیر به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
توجه به این نکات به درک و استفاده صحیح از کلمه "بیسابقه" کمک خواهد کرد. | ||
واژه | بی سابقه | ||
معادل ابجد | 180 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی بی سابقه | ||
پخش صوت |
بی پیشینه کلمه "بیسابقه" یک واژه مرکب است که از دو بخش "بی" و "سابقه" تشکیل شده است. در زیر به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: نوشتار صحیح: کلمه "بی سابقه" هنگام نوشتن باید به صورت "بیسابقه" نوشته شود. باید از حرف "مفصل" (ی) استفاده کرد که نشاندهنده وابستگی بین دو بخش کلمه است. معنی: "بیسابقه" به معنای چیزی است که سابقه یا نمونهای ندارد؛ یعنی سابقهای در تاریخ، تجربه یا رویداد خاصی وجود ندارد. استفاده در جملات: این کلمه معمولاً در جملات توصیفی یا برای بیان ویژگیهای خاص به کار میرود. به عنوان مثال: ترکیب با دیگر کلمات: "بیسابقه" میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود؛ مثلاً "تجربهای بیسابقه" یا "تحولی بیسابقه". توجه به این نکات به درک و استفاده صحیح از کلمه "بیسابقه" کمک خواهد کرد.
unprecedented, unheard, unexampled
لا مثيل له، جديد، لم يسبق مثله، بديع، غير مسبوق
بی نظیر، بی مانند، جدید، ناشنیده، نشنیده، توجه نشده، بگوش نخورده، غیر معروف، بی همتا، فرد