سابقه دار
licenseمعنی کلمه سابقه دار
معنی واژه سابقه دار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- باسابقه 2- بدسابقه، پيشينه دار، مجرم، پرونده دار | ||
متضاد | خوش سابقه | ||
انگلیسی | history | ||
عربی | تاريخ، سجل، حكاية | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) واژه "سابقهدار" به معنی داشتن سابقه یا پیشینه در یک زمینه خاص است. در نوشتار فارسی و بهویژه نگارش رسمی، برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه عبارتند از:
استفاده صحیح از این کلمه و توجه به نکات نگارشی میتواند به وضوح و همچنین به انضباط متن کمک کند. | ||
واژه | سابقه دار | ||
معادل ابجد | 373 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
مختصات | ( ~.) [ ع - فا. ] (اِفا.) | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی سابقه دار | ||
پخش صوت |
پیشینه دار واژه "سابقهدار" به معنی داشتن سابقه یا پیشینه در یک زمینه خاص است. در نوشتار فارسی و بهویژه نگارش رسمی، برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه عبارتند از: نوشتن با حرف کراس: "سابقهدار" باید با حرف کرش و بدون فاصله بین بخشهای آن نوشته شود. استفاده صحیح در جمله: این کلمه معمولاً برای توصیف افراد، نهادها یا اشیایی که در زمینه خاصی تجربه یا سابقه دارند، به کار میرود. به عنوان مثال: "او یک بازیکن سابقهدار در تیم ملی فوتبال است." فعل و اسم مناسب: در جملههای حاوی "سابقهدار"، معمولاً از افعال و صفات مناسب استفاده میشود. به عنوان مثال: "این برنامه سابقهدار در ارائه خدمات آموزش الکترونیک شناخته شده است." پرهیز از تکرار: اگر در متن، چندین بار نیاز به استفاده از این کلمه است، بهتر است از کلمات هممعنی یا عبارات معادل برای تنوع در نگارش استفاده شود. استفاده صحیح از این کلمه و توجه به نکات نگارشی میتواند به وضوح و همچنین به انضباط متن کمک کند.
1- باسابقه
2- بدسابقه، پيشينه دار، مجرم، پرونده دار
خوش سابقه
history
تاريخ، سجل، حكاية