قرار گرفتن
license
98
1667
100
معنی کلمه قرار گرفتن
معنی واژه قرار گرفتن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | perch, lie, stand, sit, stymie, stay on | ||
عربی | جثم، تجثم، حط، جلس عاليا، سكن مكان عاليا، وضع، أقام، سمك الفرخ، عمود، عصا، سمك نهري، مجثم الطائر، الفرخ سمك، القصبة مقياس للطول | ||
مرتبط | نشستن، در جای بلند قرار دادن، دروغ گفتن، دراز کشیدن، ماندن، خوابیدن، سخن نادرست گفتن، ایستادن، بودن، تحمل کردن، ایست کردن، جلوس کردن، مانع شدن، گیر کردن | ||
واژه | قرار گرفتن | ||
معادل ابجد | 1251 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
مختصات | ( ~ . گِ رِ تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی قرار گرفتن | ||
پخش صوت |
جا گرفتن - آسودن
perch, lie, stand, sit, stymie, stay on
جثم، تجثم، حط، جلس عاليا، سكن مكان عاليا، وضع، أقام، سمك الفرخ، عمود، عصا، سمك نهري، مجثم الطائر، الفرخ سمك، القصبة مقياس للطول
نشستن، در جای بلند قرار دادن، دروغ گفتن، دراز کشیدن، ماندن، خوابیدن، سخن نادرست گفتن، ایستادن، بودن، تحمل کردن، ایست کردن، جلوس کردن، مانع شدن، گیر کردن