عقب نشینی
license
98
1667
100
معنی کلمه عقب نشینی
معنی واژه عقب نشینی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | بازگشت، پسروي، گريز، هزيمت | ||
متضاد | پيشروي | ||
انگلیسی | retreat, scuttle, recess | ||
عربی | تراجع، تقهقر، سحب، انسحب، حرك إلى الوراء، تخلى، اعتزل، ولى الأدبار، إنطوى على نفسه، رجع، انسحاب، ملاذ، المعتزل، ملجأ، مأوى، رياضة روحية، رجوع، دقة الانسحاب | ||
مرتبط | انزوا، کناره گیری، گوشه عزلت، سطل ذغال، جا ذغالی، کج بیل، گام تند، گریز، تنفس، فترت، گوشه، دوره فترت، تو رفتگی | ||
واژه | عقب نشینی | ||
معادل ابجد | 592 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
مختصات | ( ~ . نِ) [ ع - فا. ] (حامص .) | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی عقب نشینی | ||
پخش صوت |
واپس نشینی - پس رفتن
بازگشت، پسروي، گريز، هزيمت
پيشروي
retreat, scuttle, recess
تراجع، تقهقر، سحب، انسحب، حرك إلى الوراء، تخلى، اعتزل، ولى الأدبار، إنطوى على نفسه، رجع، انسحاب، ملاذ، المعتزل، ملجأ، مأوى، رياضة روحية، رجوع، دقة الانسحاب
انزوا، کناره گیری، گوشه عزلت، سطل ذغال، جا ذغالی، کج بیل، گام تند، گریز، تنفس، فترت، گوشه، دوره فترت، تو رفتگی