خود مختار
license
98
1667
100
معنی کلمه خود مختار
معنی واژه خود مختار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | autonomous, autonomic, independent, self-governed | ||
عربی | مستقل، مستقل بذاته، استقلالي، متمتع بالحكم الذاتي، الإستقلال بالحكم الذاتي، واثق من نفسه | ||
مرتبط | مستقل، خودگردان، دارای حکومت مستقل، دارای زندگی مستقل، خودکاربطور غیر ارادی، ارادی، خودبخود، منسوببه دستگاه عصبی خودکار، مطلق، دارای قدرت مطلقه، سرخود | ||
واژه | خود مختار | ||
معادل ابجد | 1851 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی خود مختار | ||
پخش صوت |
خود توان
autonomous, autonomic, independent, self-governed
مستقل، مستقل بذاته، استقلالي، متمتع بالحكم الذاتي، الإستقلال بالحكم الذاتي، واثق من نفسه
مستقل، خودگردان، دارای حکومت مستقل، دارای زندگی مستقل، خودکاربطور غیر ارادی، ارادی، خودبخود، منسوببه دستگاه عصبی خودکار، مطلق، دارای قدرت مطلقه، سرخود