عیب جویی
licenseمعنی کلمه عیب جویی
معنی واژه عیب جویی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | انتقاد، ايراد، تنقيد، خرده گيري، نكته گيري | ||
متضاد | عيب پوشي | ||
انگلیسی | reproach, cavil, denunciation, criticism | ||
عربی | عتاب، عار، لوم، توبيخ، تأنيب، تبكيت، لام، عاتب، وبخ، أنب، عاب، اللوم | ||
مرتبط | سرزنش، ملامت، رسوایی، ننگ، توبیخ، خرده گیری، شکایت، اتهام، چغلی، بد گویی، نقد ادبی، نکوهش، نقدگری | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عیبجویی" در زبان فارسی به معنای انتقاد کردن از دیگران یا پیدا کردن نقاط ضعف در آنها است. در نوشتن و استفاده از این کلمه، چند قاعده و نکته نگارشی وجود دارد که بهتر است به آنها توجه شود:
توجه به این نکات در استفاده صحیح و مؤثر از کلمه "عیبجویی" کمک میکند تا نوشتار شما دقیقتر و اصولیتر باشد. | ||
واژه | عیب جویی | ||
معادل ابجد | 111 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی عیب جویی | ||
پخش صوت |
نکوهش - خرده گیری کلمه "عیبجویی" در زبان فارسی به معنای انتقاد کردن از دیگران یا پیدا کردن نقاط ضعف در آنها است. در نوشتن و استفاده از این کلمه، چند قاعده و نکته نگارشی وجود دارد که بهتر است به آنها توجه شود: خطفاصل: کلمه "عیبجویی" به صورت ترکیبی نوشته میشود و بین "عیب" و "جویی" یک خط فاصله (-) وجود دارد. نوشتار صحیح: این کلمه به صورت "عیبجویی" نوشته میشود و نباید به هیچوجه "عیب جویی" یا "عیبجویی" نوشته شود. مفاهیم و کاربرد: هنگام استفاده از "عیبجویی"، دقت کنید که این کلمه بار منفی دارد و معمولاً به معنای انتقاد غیرسازنده یا کاوش در نقاط ضعف دیگران است. توجه به این نکات در استفاده صحیح و مؤثر از کلمه "عیبجویی" کمک میکند تا نوشتار شما دقیقتر و اصولیتر باشد.
انتقاد، ايراد، تنقيد، خرده گيري، نكته گيري
عيب پوشي
reproach, cavil, denunciation, criticism
عتاب، عار، لوم، توبيخ، تأنيب، تبكيت، لام، عاتب، وبخ، أنب، عاب، اللوم
سرزنش، ملامت، رسوایی، ننگ، توبیخ، خرده گیری، شکایت، اتهام، چغلی، بد گویی، نقد ادبی، نکوهش، نقدگری