زیر مجموعه ها
فصل سوم: مسؤولیت عالمان
licenseالإمام الحسین علیه السلام
ـ فِي الأَمرِ بِالمَعروفِ وَالنَّهيِ عَنِ المُنكَرِ ـ: اِعتَبِروا أيُّهَا النّاسُ بِما وَعَظَ اللّه ُ بِهِ أولِياءَهُ مِن سوءِ ثَنائِهِ عَلَی الأَحبارِ إذ يَقولُ :«لَولا يَنهاهُمُ الرَّبّانِيّونَ وَالأَحبارُ عَن قَولِهِمُ الإِثمَ »وقالَ: «لُعِنَ الَّذينَ كَفَروا مِن بَني إسرائيلَ ـ إلی قوله: ـ لَبِئسَ ما كانوا يَفعَلونَ ». وإنَّما عابَ اللّه ُ ذلِكَ عَلَيهِم لِأَنَّهُم كانوا يَرَونَ مِنَ الظَّلَمَةِ الَّذينَ بَينَ أظهُرِهِمُ المُنكَرَ وَالفَسادَ فَلا يَنهَونَهُم عَن ذلِكَ؛ رَغبَةً فيما كانوا يَنالونَ مِنهُم، ورَهبَةً مِمّا يَحذَرونَ، وَاللّه ُ يَقولُ: «فَلا تَخشَوُا النّاسَ وَاخشَونِ »وقالَ: «المُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أولِيَاءُ بَعضٍ يَأمُرونَ بِالمَعروفِ ويَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ »، فَبَدَأَ اللّه ُ بِالأَمرِ بِالمَعروفِ وَالنَّهيِ عَنِ المُنكَرِ فَريضَةً مِنهُ؛ لِعلمِهِ بِأَنَّها إذا اُدِّيَت واُقيمَتِ استَقامَتِ الفَرائِضُ كُلُّهُا هَيِّنُها وصَعبُها، وذلِكَ أنَّ الأَمرَ بِالمَعروفِ وَالنَّهيَ عَنِ المُنكَرِ دُعاءٌ إلَی الإِسلامِ مَعَ رَدِّ المَظالِمِ ومُخالَفَةِ الظّالِمِ وقِسمَةِ الفَيءِ وَالغَنائِمِ وأخذِ الصَّدَقاتِ مِن مَواضِعِها ووَضعِها في حَقِّها. ثُمَّ أنتُم أيَّتُهَا العِصابَةُ عِصابَةٌ بِالعِلمِ مَشهورَةٌ، وبِالخَيرِ مَذكورَةٌ، وبِالنَّصيحَةِ مَعروفَةٌ، وبِاللّه ِ في أنفُسِ النّاسِ مُهابَةٌ، يَهابُكُمُ الشَّريفُ، ويُكرِمُكُمُ الضَّعيفُ، ويُؤثِرُكُم مَن لا فَضلَ لَكُم عَلَيهِ ولا يَدَ لَكُم عِندَهُ، تَشفَعونَ فِي الحَوائِجِ إذَا امتَنَعَت مِن طُلاّبِها، وتَمشونَ فِي الطَّريقِ بِهَيبَةِ (بِهَيئَةِ ـ خ ل) المُلوكِ وكَرامَةِ الأَكابِرِ، ألَيسَ كُلُّ ذلِكَ إنَّما نِلتُموهُ بِما يُرجی عِندَكُم مِنَ القِيامِ بِحَقِّ اللّه ِ وإن كُنتُم عَن أكثَرِ حَقِّه تُقَصِّرونَ ؟! فَاستَخفَفتُم بِحَقِّ الأَئِمَّةِ، فَأَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَيَّعتُم، وأمّا حَقَّكُم بِزَعمِكُم فَطَلَبتُم، فَلا مالاً بَذَلتُموهُ، ولا نَفسًا خاطَرتُم بِها لِلَّذي خَلَقَها، ولا عَشيرَةً عادَيتُموها في ذاتِ اللّه ِ، أنتُم تَتَمَنَّونَ عَلَی اللّه ِ جَنَّتَهُ ومُجاوَرَةَ رُسُلِهِ وأمانًا مِن عَذابِهِ. لَقَد خَشيتُ عَلَيكُم أيُّهَا المُتَمَنّونَ عَلَی اللّه ِ أن تَحُلَّ بِكُم نَقِمَةٌ مِن نَقِماتِهِ؛ لِأَنَّكُم بَلَغتُم مِن كَرامَةِ اللّه ِ مَنزِلَةً فُضِّلتُم بِها، ومَن يُعرَفُ بِاللّه ِ لا تُكرِمونَ وأنتُم بِاللّه ِ في عِبادِهِ تُكرَمونَ، وقَد تَرَونَ عُهودَ اللّه ِ مَنقوضَةً فَلا تَفزَعونَ، وأنتُم لِبَعضِ ذِمَمِ آبائِكُم تَفزَعونَ، وذِمَّةُ رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آلهمَحقورَةٌ (مَخفورَةٌ ـ خ ل)، وَالعُميُ وَالبُكمُ وَالزَّمنی فِي المَدائِنِ مُهمَلَةٌ، لا تَرحَمونَ، ولا في مَنزِلَتِكُم تَعمَلونَ، ولا مَن عَمِلَ فيها تُعينونَ، وبِالاِدِّهانِ وَالمُصانَعَةِ عِندَ الظَّلَمَةِ تَأمَنونَ، كُلُّ ذلِكَ مِمّا أمَرَكُمُ اللّه ُ بِهِ مِنَ النَّهيِ وَالتَّناهي وأنتُم عَنهُ غافِلونَ. وأنتُم أعظَمُ النّاسِ مُصيبَةً لِما غُلِبتُم عَلَيهِ مِن مَنازِلِ العُلَماءِ لَو كُنتُم تَشعُرونَ (تَعنونَ ـ خ ل). ذلِكَ بِأَنَّ مَجارِيَ الاُمورِ وَالأَحكامِ عَلی أيدِي العُلَماءِ بِاللّه ِ الاُمَناءِ عَلی حَلالِهِ وحَرامِهِ، فَأَنتُمُ المَسلوبونَ تِلكَ المَنزِلَةَ، وما سُلِبتُم ذلِكَ إلاّ بِتَفَرُّقِكُم عَنِ الحَقِّ وَاختِلافِكُم فِي السُّنَّةِ بَعدَ البَيِّنَةِ الواضِحَةِ. ولَو صَبَرتُم عَلَی الاَ?ی وتَحَمَّلتُمُ المَؤونَةَ في ذاتِ اللّه ِ كانَت اُمورُ اللّه ِ عَلَيكُم تَرِدُ وعَنكُم تَصدُرُ وإليكُم تَرجِعُ، ولكِنَّكُم مَكَّنتُمُ الظَّلَمَةَ مِن مَنزِلَتِكُم، وأسلَمتُم اُمورَ اللّه ِ في أيديهِم، يَعمَلونَ بِالشُّبُهاتِ ويَسيرونَ فِي الشَّهَواتِ، سَلَّطَهُم عَلی ذلِكَ فِرارُكُم مِنَ المَوتِ وإعجابُكُم بِالحَياةِ الَّتي هِيَ مُفارِقَتُكُم، فَأَسلَمتُمُ الضُّعَفاءَ في أيديهِم، فَمِن بَينِ مُستَعبَدٍ مَقهورٍ وبَينَ مُستَضعَفٍ عَلی مَعيشَتِهِ مَغلوبٍ، يَتَقَلَّبونَ فِي المُلكِ بِآرائِهِم (بآرائِكُم ـ خ ل) ويَستَشعِرونَ الخِزيَ بِأَهوائِهِمُ، اقتِداءً بِالأَشرارِ وجُرأَةً عَلَی الجَبّارِ. في كُلِّ بَلَدٍ مِنهُم عَلی مِنبَرِهِ خَطيبٌ يَصقَعُ، فَالأَرضُ لَهُم شاغِرَةٌ، وأيديهِم فيها مَبسوطَةٌ، وَالنّاسُ لَهُم خَوَلٌ، لا يَدفَعونَ يَدَ لامِسٍ، فَمِن بَينِ جَبّارٍ عَنيدٍ وذي سَطوَةٍ عَلَی الضَّعَفَةِ شَديدٍ، مُطاعٍ لا يَعرِفُ المُبدِئَ المُعيدَ. فَيا عَجَبًا ! وما لي (لا) أعجَبُ وَالأَرضُ مِن غاشٍّ غَشومٍ، ومُتَصَدِّ
معصومین (ع)امام حسین علیه السلام ـ درباره امر به معروف و نهی از منكر ـ : ای مردم! از بدگویی خداوند نسبت به ملاّیان یهود پند گیرید كه خداوند بدین وسیله دوستان خویش را اندرز داده است پند گیرید، آن جا كه می فرماید:«چرا عالمان ربّانی و ملاّیان، آنان را از گفتار گناه آلودشان نهی نمی كنند»و می فرمود: كافران بنی اسرائیل لعنت شدند ـ تا آن جا كه فرماید ـ چه بد بود آن چه انجام می دادند». خداوند از این رو آنان را نكوهش كرده است كه ایشان از ستمگرانی كه در میانشان بودند، زشت كاری و تباهی می دیدند، اما به طمع بهره ای كه از آن ستمگران می بردند و به سبب هراس از آن چه از آن می ترسیدند، آنان را از كردارهایشان باز نمی داشتند. در حالی كه خداوند می فرماید:«از مردم نترسید و از من بترسید». و فرموده:«مردان و زنان مؤمن، دوستان یكدیگرند، به نیكی فرمان می دهند و از زشت كاری باز می دارند». خداوند از امر به معروف و نهی از منكر، به عنوان فریضه ای از جانب خود، آغاز كرده است، چون می دانسته است كه هرگاه این فریضه ادا گردد و بر پای داشته شود تمام فرایض دیگر، از آسان و دشوار، بر پای داشته خواهند شد. چرا كه امر به معروف و نهی از منكر، دعوت به اسلام است، همراه با ردّ مظالم و مخالفت با ستمكار و تقسیم بیت المال و غنایم و گرفتن بجای صدقات [زكات] و هزینه كردن بجای آنها. باری، شما ای جماعت، گروهی هستید كه به دانش شهره اید و به نیكی نامور و به خیرخواهی معروف و به لطف خداوند، در دلهای مردمان شكوه و هیبت دارید، بزرگان [و قدرتمندان] از شما پروا می كنند و ناتوانان، گرامیتان می دارند و آن كسی هم كه شما را بر او مزیتی نیست و وامدار احسانتان نمی باشد، شما را بر خویشتن ترجیح می دهد، نیازمندان، هرگاه از رسیدن به نیاز خود درمانند، شما را واسطه قرار می دهند و در كوچه و خیابان با شوكت شهریاران و كرامت بزرگان، گام برمی دارید. آیا این همه از آن رو نیست كه شما به منزلتی رسیده اید كه از شما انتظار می رود به برپا داشتن حقّ خدا قیام كنید، هرچند در برپای داشتن بیشتر حقّ او، كوتاهی می ورزید؟! شما حقّ امامان را خوار شمردید. و حقّ ناتوانان را تباه ساختید، ولی آن چه را حقّ خود می پندارید، طلب كردید، نه مالی را بخشیدید و نه جانی را در راه جان آفرین، به خطر افكندید و نه به خاطر خدا، با عشیره ای دشمنیورزیدید و با این حال از خداوند تمنای بهشت او و همجواری با رسولانش و ایمنی از عذابش را دارید. ای كسانی كه از خداوند این گونه آرزوها دارید، بیم آن دارم كه كیفری از كیفرهای او بر شما فرود آید؛ چرا كه شما از كرامت الهی، به چنان پایگاهی رسیدید كه به واسطه آن، بر دیگران برتری یافتید. شما كسانی را كه به خداشناسی معروفند، گرامی نمی دارید، حال آن كه شما به خاطر خدا در میان بندگان او گرامی داشته می شوید. شما پیمانهای خدا را شكسته شده می بینید، اما به هراس نمی افتید، در حالی كه برای شكسته شدن برخی از پیمانهای پدرانتان به وحشت می افتید و نگران می شوید. عهد و زنهار رسول خدا صلی الله علیه و آلهرا تحقیر شده و نابینایان و لالان و زمینگیران را در شهرها [ی جهان اسلام] وانهاده می بینید، اما نه دل می سوزانید و نه در مقام و منزلتی كه دارید كاری می كنید و نه بدان كس كه در این باره كاری می كند، یاری می رسانید و با تملق و چاپلوسی پیش ستمگران، خود را ایمن و آسوده خاطر می سازید. همه اینها از آن مواردی است كه خداوند به شما فرمان داده است تا هم خود از آن كناره گیرید و هم یكدیگر را از آن باز دارید، اما شما از آن [مأموریت] غفلت می ورزید. اگر شعور داشتید [در می یافتید كه]مصیبت شما از همه مردم بزرگتر است؛ چرا كه مقام و منزلت عالمان، از شما ستانده شده است و این از آن روست كه مجاری امور و احكام به دست كسانی است كه خدا را می شناسند و بر حلال و حرام او، امین اند. اما این منزلت از شما گرفته شده است و این از شما سلب نگشت، مگر به سبب پراكنده شدن شما از پیرامون حقّ و اختلافتان در سنّت [پیامبر] كه آشكار و روشن بود. اگر بر آزارها شكیبا بودید و در راه خدا تحمّل رنج می كردید، در كارهای خداوند، مرجع همگان می شدید، لیكن شما، خود، ستمگران را بر مقام و منزلت خویش مسلّط ساختید و زمام امور خدا را به دست آنان سپردید كه به شبهات عمل می كنند و در راه خواهشهای نفسانی گام بر می دارند. گریز شما از مرگ و علاقه تان به این زندگی، كه به هر حال از شما جدا خواهد شد، آنان را بر این مقام، تسلّط بخشیده است. شما ناتوانان را به چنگال آنان سپردید كه برخی بنده و مقهور و برخی دیگر در تأمین معاش خود، درمانده و مغلوب گشته اند. در كار كشورداری، خودسرانه عمل می كنند، جامه رسوایی هوس رانی هایشان را [بی محابا] به تن كرده اند، چرا كه تبهكاران را الگوی خویش ساخته اند و بر خداوند